مصنفات

معنی کلمه مصنفات در لغت نامه دهخدا

مصنفات. [ م ُ ص َن ْ ن َ ] ( ع اِ ) ج ِ مصنف و مصنفة. کتاب های تصنیف شده. ( ناظم الاطباء ) : ما این سوءالات را پیش از این یاد کرده ایم اندر مصنفات خویش چون کتاب عجایب الصنعة و کتاب زادالمسافرین. ( جامعالحکمتین ناصرخسرو ص 306 ). و رجوع به مصنفة و مصنف شود.

معنی کلمه مصنفات در فرهنگ معین

(مَ صَ نِّ ) [ ع . ] (اِمف . ) جِ مصنفه (مصنف )، کتاب های تصنیف شده .

معنی کلمه مصنفات در فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع مصنفه ( مصنف ) کتابهای تصنیف شده : و ما این سوالات را پیش ازین یاد کردهایم اندر مصنفات خویش چو کتاب عجائب الصنعه و کتاب زادالمسافرین ...

معنی کلمه مصنفات در ویکی واژه

کتاب‌های تصنیف شده.

جملاتی از کاربرد کلمه مصنفات

بَدِیعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ میگوید نو کننده آسمانها و زمین اللَّه است بی قالبی و بی مثالی، و بی عیاری، از پیش، و بدعت ازینجا گرفته‌اند، هر سخنی یا کردی که نوآرند در دین، و از پیش فانگفته باشند و نه کرده، آن را بدعت گویند و گوینده و نهنده آن مبتدع، پس بدعت بر دو قسم است چنانک شافعی گفت بدعتی پسندیده و بدعتی نکوهیده، اما آنچه پسندیده است آنست که عمر خطاب گفت قیام رمضان را و افروختن قندیلها را در مسجد انّها لبدعة حسنة و مصنفات علما و ادبا و کلمات مذکّران و ترتیب واعظان و ساختن مئذنه‌های مؤذّنان و رباط و خانقاه صوفیان بدان ملحق است، که این همه از ابواب بر است و یقول اللَّه تعالی وَ تَعاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ وَ التَّقْوی‌، اما بدعت نکوهیده آنست که در ذات و صفات خداوند عز و جل سخن گویی از فضول متکلمان و دقائق فلاسفه و منجمان، و آن گویی که کس نگفت از صحابه و تابعین و سلف صالحین، نه کتاب و سنت بدان ناطق، نه سیرت سلف آن را موافق.
قاری مصنفات توبر پوشی و برک هرجا رفوگران هنرور نوشته اند