مصلحتی

گر به ظاهر کسی از قید جهان آزاد است نیست بی مصلحتی، این روش صیاد است

از فیلم‌هایی که وی در آن نقش داشته‌است، می‌توان به نخستین روز آزادی، ازدواج مصلحتی، مرد کادیلاک، نخستین دایره، وداع ناممکن، همه‌چیز برای فروش، دست‌نوشته ساراگوسا و علائم شناسایی: ندارد اشاره کرد.

بعد از این ازدواج، عبدالله برای باز پس گرفتن اموالی که نزد ارینب داشت به عراق آمد. عبدالله و ارینب با دیدن دوباره همدیگر تحت تاثیر قرار گرفتند و گریستند. حسین با دیدن این موضوع گفت که ارینب را سه طلاقه نموده و این ازدواج مصلحتی را انجام داده که ارینب را به عبدالله بازگرداند.

ساقی مکن اندیشه، بده می که ندارم من مصلحتی با خرد مصلحت اندیش

هجران تو بی‌مصلحتی نیست که عشاق قدر شب وصل از شب هجران تو یابند

۵۷. صاحب فرمان را تحمل زحمت فرمانبران واجب است تا مصلحتی که دارند فوت نشود، باید که مراد همه بجوید و حاجات هر یکی را به حسب مراد بر آورده گرداند که حاکم تند ترشروی پیشوایی را نشاید.

ازدواج مصلحتی ازدواجی است که بر مبنای عشق و علاقه و برای تشکیل زندگی مشترک نباشد. ازدواج مصلحتی گاه به دلایل سیاسی یا استراتژیک صورت می‌پذیرد. اگر ازدواج برای فرار از قانون یا گرفتن ویزا انجام شود به آن ازدواج صوری می‌گویند.

از فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته‌است، می‌توان به پنج، ازدواج مصلحتی، شب ژنرال‌ها، قماری بالاتر از زندگی و حوزه استحفاظی ۱۳ اشاره کرد.

غیر را مصلحتی هست ز دیوان سلیم دزد، کی بهر تماشا سوی گنجینه رود؟

آشنایان همه بیگانه شدند از من، از آنک هر کسی مصلحتی گوید و من آن نکنم

دانی چو خدا خواسته هرگونه قضا را راضی بقضا باش که بی مصلحتی نیست

وقت باشد که نظر بر سبب مصلحتی نزد شاپش ویک سو شود از راه گذار

در نالهٔ خا‌مش نفسان مصلحتی هست ای صافی مطلب نفسی زنگ برون آ

به خلق هرچه تو دادی خدا هما‌ن دهدَت و لیک مصلحتی را همی ‌کند تأخیر

ازدواج بنفش نوعی ازدواج مصلحتی و معمولاً ازدواج بدون وصال است که زن یا شوهر تمایلات معمول جنسی را ندارند، مثلاً تراجنسی هستند.