مصادم
معنی کلمه مصادم در فرهنگ فارسی
(اسم ) آنکه یا آنچه که با دیگری برخورد کند و صدمه زند جمع : مصادمین .
جملاتی از کاربرد کلمه مصادم
وگفت: صفت جمال و جلال مصادمت کردند از هر دو روح تولد کرد.
تا شب ز اختران بگشاید کمین مهر بر هم زند مصادمت روز مکمنش
آن طائرم که روح قدس در فضای قدس گسترده بی مصادمه دام ارزنم
کتان گهی بپوشد و من ترسم کآید مصادم آن مه تابانرا
باد از مصادمات حوادث تو را امان کامروز هر که هست در توست مامنش