مشوق

معنی کلمه مشوق در لغت نامه دهخدا

مشوق. [ م َ ] ( ع ص ) به آرزو آورده شده. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). شائق. ( آنندراج ) ( غیاث ) :
کشتئی اندر غروبی یا شروق
که نه شایق ماندآنگه نه مشوق.مولوی.|| عاشق. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
مشوق. [ م ُ ش َوْ وِ ] ( ع ص )به آرزو درآورنده کسی را. ( غیاث ) ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). آنکه به آرزو و شوق آورد. ( یادداشت مؤلف ).
مشوق. [ م ُ ش َوْ وَ ] ( ع ص ) به آرزو درآورده شده. ( غیاث ) ( آنندراج ).

معنی کلمه مشوق در فرهنگ معین

(مُ شَ وَّ ) [ ع . ] (اِفا. ) به شوق آورده شده .
(مُ شَ وِّ ) [ ع . ] (اِمف . ) تشویق کننده ، بر سرشوق آورنده .

معنی کلمه مشوق در فرهنگ عمید

آرزومند کننده، به شوق آورنده.

معنی کلمه مشوق در فرهنگ فارسی

آرزومندکننده، به شوق آورنده
( اسم ) بشوق آوردنده آرزومند کننده : و نیز طالبان محقق ومریدان صادق رادلیلی باشد بماد. صواب و مشوقی باشد بمرجع و ماب ... جمع : مشوقین . یا مشوق اول . ذات حق تعالی .

معنی کلمه مشوق در فرهنگستان زبان و ادب

{incentive} [روان شناسی] محرک بیرونی که برانگیزندۀ رفتار موجود زنده است

معنی کلمه مشوق در ویکی واژه

تشویق کننده، بر سرشوق آورنده.
به شوق آورده شده.

جملاتی از کاربرد کلمه مشوق

از ناله بلبل و نسیم گل بفزود هوی دل مشوق را
وان قلم بین در بنانش چون یکی ممشوقه‌ای گه نشیب و گه فراز و گاه وصل و گاه نای
بار بدی را بخوان که زیر نزارش زار بنالد چو عاشقان مشوق
فرهنگ مازندرانی دارای هویت شادی گستر و مشوق به دوری از اندوه است که آن را هرچه بیشتر در خاورمیانه از فرهنگ‌های بزرگی چون عربی متمایز می‌سازد.
سلام مشوق یهدی الیه من المدح الکرائم و الصفایا
آن گه بلال را فرمود تا بسرای فاطمه رود و قضیب ممشوق بیارد، بلال از مسجد بیرون شد دست بر سر نهاده و ندا میزند که اینک رسول خدای از نفس خویش قصاص میدهد، آمد تا در حجره فاطمه و در بزد و گفت ای دختر رسول خدا قضیت ممشوق بمن ده، فاطمه گفت، ای بلال پدر من قضیب از بهر چه میخواهد؟ و امروز نه روز حج است و نه روز عزا. بلال گفت: یا فاطمة ما اغفلک عمّا فیه ابوک انّ رسول اللَّه یودّع الدّین و یفارق الدّنیا و یعطی القصاص من نفسه. ای فاطمه سخت غافل نشسته و از حال و کار پدر بی خبر مانده‌ای که دنیا را وداع میکند و ساز سفر آخرت میسازد، و از نفس خود قصاص میدهد، فاطمه گفت ای بلال کرا دل دهد که از رسول خدا قصاص خواهد؟
از رنجش او دلم مشوق باشد بی طاقت و ناصبور و ناخوش باشد
وی نسب به مذاهب تعصبی نداشت چون معتقد بود تعصب مذهبی برای سلطان امری ناپسند است. وی مشوق ادبیات بوده و از کارهای مهم‌اش بنا نهادن مسجد جامع هرات و بنا نهادن باغ ارم در زمین‌داور است.
خلع شاه سلطان حسین صفوی به دنبال سقوط اصفهان توسط افغان‌ها و پراکنده شدن درباریان، که پشتیبان هنری و مشوقان وی در کار خوشنویسی بودند ضربه‌ای شدید برای نیریزی بوده چنان که از آن پس نوشته‌های او کاهش یافته‌است و عبارت «... ابودالدولة القاهرة...» و عنوان «دارالسلطنه»را تنها ۱۱۴۶ قمری در آثار وی می‌بینیم. در واپسین سال پادشاهی صفویان (۱۱۴۷ قمری) اثری از او در دست نیست و از سال ۱۱۴۸ قمری (آغاز پادشاهی نادرشاه) تنها دو قطعه خط از او بازمانده‌است که آنها نیز آخرین قطعات خط او است. پس از آن هم آثار اندکی از وی بجا مانده که در اصالت برخی از آنها تردید است.
مشوق اصلی آنان در این راه پدر آن‌ها آنتوان لومیر بود که پسران خود را به ساختن دستگاهی واحد برای ثبت و نمایش تصاویر متحرک تشویق کرد. آنتوان لومیر ایده ساخت دستگاه را در سفری به پاریس و دیدن دستگاه کینتوسکوپ ساخته توماس ادیسون بدست آورده بود. جالب اینجاست که پدر آن‌ها اصلاً به موفقیت نوآوری این دو ایمان نداشت و به ژرژ ملی‌یس که می‌خواست دستگاه آنان را با قیمت هنگفتی بخرد گفته بود: «مردم به زودی از آن خسته خواهند شد.» اما اینچنین نشد و به زودی این اختراع تمامی مردم جهان را به خود جلب کرد و امروزه در مقیاسی وسیع‌تر هنرهای تصویری و رسانه‌های تصویری نقطه‌ای از جهان را بی‌تسلط نگذاشته‌اند.
در پایان فیلم دختر میلیون‌دلاری از روش اتانازی برای کشتن یک ناتوان و براساس درخواست خود او انجام می‌گیرد. پایان این فیلم مورد انتقاد طرفداران حقوق ناتوانان قرار گرفت؛ زیرا آنان معتقد بودند که فیلم، مشوق عمل اتانازی ناتوانان می‌باشد.
چو برگشت از من آن معشوق ممشوق نهادم صابری را سنگ بر دل
ندانی که ما عاشقانیم وبیدل تو معشوق ممشوق ما عاشقانی
دمی رسید که هر شوق از او رسد به مشوق شهی رسید کز او طوق می شود هر غل
اد رابرتس در سن ۱۴ سالگی مبتلا به فلج شد و از گردن به پایین توانایی حرکت را از دست داد. او در طول روز از یک صندلی چرخدار ویژه با ماسک استفاده می‌کرد و شب‌ها با یک ریه آهنی ۸۰۰ کیلویی به خواب می‌رفت. علی‌رغم محدودیت‌هایش او تحصیلات خود را از طریق ارتباط تلفنی و چند ساعت در هفته حضور مستقیم ادامه داد. مادر او، «زونا» مشوق او در این تلاش و پایداری بود.
ز ظل عاشقی آن ماه ممشوق تسلط یافت بر خورشید معشوق