مشهی

معنی کلمه مشهی در لغت نامه دهخدا

مشهی. [ م ُ ش َهَْ هی ] ( ع ص ) آرزودهنده یعنی اشتهاپیداکننده. از تشهیة. ( غیاث ). برخواهان چیزی ، انگیزنده کسی را. ( آنندراج ). برانگیزاننده آرزوی نفس. ( ناظم الاطباء ). آرزوآور. آرزوکش. اشتهاآور. شهوت انگیز. خواهش انگیز. ( یادداشت مؤلف ).

معنی کلمه مشهی در فرهنگ عمید

برانگیزانندۀ شهوت، برانگیزندۀ هوای نفس.

معنی کلمه مشهی در فرهنگ فارسی

برانگیزاننده شهوت، برانگیزنده آرزوی نفس
(اسم ) ۱- بخواهش آورندهبرانگیزانند. شهوت . ۲ - غذایا داروی تولید کنند. میل بغذا.۳- دارویی که موجب ازدیاد قو. باه شود .

جملاتی از کاربرد کلمه مشهی

خوارزمشهی نیافرید ایزد داند همه خلق ، جز برای من
من رفته بیاد تو علی رغم عدو نیز در منزل خوارزمشهی جام گرفته
بسر او سنایی به نکویی و به عدل نه چنو دیده به عالم نه چو بهرامشهی