مشغولیت

معنی کلمه مشغولیت در لغت نامه دهخدا

مشغولیت. [ م َ لی ی َ ] ( ع مص جعلی ، اِمص ، اِ ) مشغول بودن. اشتغال. سرگرمی. ج ، مشغولیات.

معنی کلمه مشغولیت در فرهنگ معین

(مَ یَّ ) [ ازع . ] ۱ - (مص جع . ) مشغول شدن ، اشتغال . ۲ - (اِ. ) سرگرمی . ج . مشغولیت .

معنی کلمه مشغولیت در فرهنگ فارسی

۱- مشغول شدن اشتغال . ۲ - ( اسم ) سرگرمی جمع : مشغولیات .

معنی کلمه مشغولیت در ویکی واژه

مشغول شدن، اشتغال.
سرگرمی.
مشغولیت.

جملاتی از کاربرد کلمه مشغولیت

آلکسی لئونوف علاوه بر مشغولیت‌های فضایی، هنرمندی برجسته‌است و آثار نقاشی خود را به چاپ رسانده‌است. او عضو فرهنگستان هنری روسیه و فرهنگستان هنری پوشکین در آمریکا است. لئونوف در مأموریت‌های فضایی‌اش با خود مداد رنگی و مداد شمعی می‌برده و در آنجا مناظر فضایی را نقاشی می‌کرده‌است.
پس درگذشت بهرام میرزا در ۱۲۹۹ هـ.ق لقب معزالدوله به اسماعیل میرزا منتقل شد. مشغولیت عمده وی در باقی عمر، باغبانی و رسیدگی به باغ منحصر به فردی بود که در تهران ساخته بود و انوع گل‌های ایرانی و اروپایی را در آن پرورش می‌داد.
هر که به مشغولیت اندر ره است غول ره تست، خدا آگه است