مسمومیت
معنی کلمه مسمومیت در لغت نامه دهخدا

مسمومیت

معنی کلمه مسمومیت در لغت نامه دهخدا

مسمومیت. [ م َ می ی َ ] ( ع مص جعلی ، اِمص ) مسموم شدن. دچار عوارض ناشی از خوردن زهر یا تنفس هوای ناسازگار گردیدن.
- مسمومیت الکلی ؛ دچار عوارض ناشی از شرب مواد الکلی شدن. داءالخمر.

معنی کلمه مسمومیت در فرهنگ فارسی

مسموم شدن

معنی کلمه مسمومیت در فرهنگستان زبان و ادب

{intoxication} [پزشکی] نشانه های ورود هر مادۀ سمی مانند الکل یا فلزات سنگین به بدن

معنی کلمه مسمومیت در دانشنامه عمومی

مسمومیت ( به انگلیسی: intoxication ) مجموعه ای از اختلالات بدن است که در اثر جذب ماده ای بیگانه که به آن «سَم» گفته می شود بروز می کند. جذب مادهٔ سمی می تواند از راه های زیر صورت بگیرد:
• استنشاق نوعی گاز، بخار، دود یا گرد و غبار
• دستگاه گوارشی ( خوردن یا آشامیدن )
• تماس پوستی ( از طریق انتشار از اپی درم یا عبور از زخم یا سوختگی )
• تزریق در خون
مسمویت های غذایی اغلب در اثر تکثیر میکروب ها یا زهرابه آزاد شده از آنها ( همچون بوتولیسم ) یا جذب مواد غیرخوراکی ( همچون برخی از قارچ ها ) ظاهر می شوند. علت مسمومیت های دارویی نیز مصرف داروی نامناسب یا جذب بیش از حد آن است.
اعتیاد نیز نوعی مسمومیت اختیاری به الکل، تریاک، کوکائین، هروئین، مرفین و غیره است، و موجب وابستگی به آن ماده می شود.
تابش های مواد رادیواکتیو نیز موجب مسمومیت می شوند.
به طور کلی حشره کش های فسفره ترکیبات خطرناکی برای انسان و دام هستند. و باعث به وجود آمدن انواع مسمومیت های حاد و مزمن میشوند.

معنی کلمه مسمومیت در ویکی واژه

intossicazione

جملاتی از کاربرد کلمه مسمومیت

سیانوری که به صورت طبیعی در اطراف وجود دارد نمی‌تواند تا سر حد مرگ مشکلی ایجاد کند اما ممکن است در بعضی موارد ایجاد مسمومیت و بعضی مشکلات فیزیولوژیکی کند.