مستنجم

معنی کلمه مستنجم در لغت نامه دهخدا

مستنجم. [ م ُ ت َ ج ِ ] ( ع ص ) طلب روشنائی کننده. ( غیاث ) ( آنندراج ). و رجوع به استنجام شود. || روشن. ( غیاث ) ( آنندراج ). تابیده و افروخته :
دود پیوسته هم از هیزم بود
کی ز آتشهای مستنجم بود.مولوی ( مثنوی ).

معنی کلمه مستنجم در فرهنگ معین

(مُ تَ جِ ) [ ع . ] (اِفا. ) ۱ - خواهندة روشنایی . ۲ - (ص . ) روشن ، تابان .

معنی کلمه مستنجم در فرهنگ عمید

۱. آن که طلب روشنایی کند.
۲. روشن، تابان.

معنی کلمه مستنجم در ویکی واژه

خواهندة روشنایی.
روشن، تابان.

جملاتی از کاربرد کلمه مستنجم

دود پیوسته هم از هیزم بود نه ز آتشهای مستنجم بود