مستمد
معنی کلمه مستمد در فرهنگ معین
معنی کلمه مستمد در فرهنگ عمید
معنی کلمه مستمد در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه مستمد
نیمشب میزد سحوری را به جد گفت او را قایلی کای مستمد
پیر طریقت گفت: الهی آنچه ناخواسته یافتنی است، خواهنده بدان کیست؟ و آنچه از پاداش برتر است سؤال در جنب آن چیست؟ پس هر چه از باران منت است بهار آن دمی است، و هر چه از تعرض و سؤال است از رهی مستمدّیست، الهی دانش و کوشش محنت آدمیست، و بهره هر یکی از تو بسزا کرد ازلیست.
ناصح او شاد و کامکار و عزیز است حاسد او زار و مستمد و حزین است
بود کلک من از بحر حقیقت مستمد جامی منه گو معترض انگشت بر حرف مجاز من
به کارخانه تقدیر مستمد از تست به حل و عقل مقاصد مدبرات امور