مستقصی

معنی کلمه مستقصی در لغت نامه دهخدا

مستقصی. [ م ُ ت َ ] ( ع ص ) مستقص. نعت فاعلی از استقصاء. کوشش تمام کننده و به نهایت چیزی رسنده. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به استقصاء شود.

معنی کلمه مستقصی در فرهنگ معین

(مُ تَ صا ) [ ع . ] (اِمف . ) تحقیق و بررسی شده .
(مُ تَ ) [ ع . ] (اِفا. ) تفحص و تحقیق کننده .

معنی کلمه مستقصی در فرهنگ عمید

تحقیق و بررسی کننده.

معنی کلمه مستقصی در فرهنگ فارسی

( اسم ) تفحص وتحقیق کننده .
کوشش تمام کننده و به نهایت چیزی رسنده

معنی کلمه مستقصی در ویکی واژه

تفحص و تحقیق کننده.
تحقیق و بررسی شده.

جملاتی از کاربرد کلمه مستقصی

فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ معنی محاجّه و محاقّه حجت آوردن است و خویشتن را حق نمودن. میگوید: هر که با تو حجت آرد در کار عیسی، و آنچه اللَّه گفت و بیان کرد نپذیرد، مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ پس از آنکه از خدا بتو پیغام آمد، و بدانستی که عیسی بنده خدا بود و رسول وی. فَقُلْ تَعالَوْا ایشان را گوی، یعنی ترسایان نجران و مهتران ایشان سیّد و عاقب که با تو خصومت میکردند، تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ بیائید تا خوانیم ما پسران خویش و شما پسران خویش، و ما زنان خویش و شما زنان خویش، و ما خود بخویشتن و شما خود بخویشتن، آن گه مباهلت کنیم. مباهلت آن بود که دو تن یا دو قوم بکوشش مستقصی یکدیگر را بنفرینند، و از خدای عزّ و جلّ لعنت خواهند از دو قوم بر آنکه دروغزنان‌اند. و بهلة نامیست لعنت را، مباهلت و تباهل و ابتهال در لغت یکی‌اند. و تفسیر ابتهال خود در عقب لفظ بگفت. فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ. گفته‌اند که: روز مباهلت روز بیست و یکم از ماه ذی الحجّه بود.