مستغیث
معنی کلمه مستغیث در فرهنگ معین
معنی کلمه مستغیث در فرهنگ عمید
معنی کلمه مستغیث در فرهنگ فارسی
(اسم ) آنکه فریاد رسی و داد خواهی کند استغاثه کننده جمع : مستغیثین.
جملاتی از کاربرد کلمه مستغیث
کای غیاث المستغیثین ای مجیر دست شیران دستگیرم، دستگیر
آوردهاند که مظلومی مستغیث پیش عبد الملک مروان بپای ایستاد و عبد الملک بر منبر بود وی را گفت: یا امیر المؤمنین اتّق یوم النّدوة، وی گفت: و ما یوم الندوة؟
یا غیاث المستغیثین،یا کریم یا کثیر الخیر،یا رب،یا رحیم
اجرنی یا مجیرالملک و الدین اغثنی یا غیاث المستغیثین
یا غیاث المستغیثین الغیاث ای نشاط جان غمگین الغیاث
یا الهی، جان پاکش را بجنت شاد دار یا غیاث المستغیثین، در خلود و در شهود
یا غیاث المستغیثین اهدنا لا افتخار بالعلوم و الغنی
یا غیاث المستغیثین حق یزدان الغیاث یا امان الخائفین از ظلم و عدون الغیاث
باده صاف و محتسب با باده نوشان در مصاف یا غیاث المستغیثین نجنا مما نخاف
یا غیاث المستغیثین یا اله العالمین یا امان الخائفین ایفرد کشاف الکروب