مستطیع
معنی کلمه مستطیع در فرهنگ معین
معنی کلمه مستطیع در فرهنگ عمید
معنی کلمه مستطیع در فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱- آنکه دارای استطاعت وتوانایی است . ۲ - متمول .۳- آنکه مالش بحد نصاب حج بیت الله رسیده .
جملاتی از کاربرد کلمه مستطیع
هر که شد مستطیع فضل و هنر رفتن هند واجبست او را
وسع نامی است طوق را و طاقت را، میگوید بر ننهد خدای بر هیچ کس مگر آن توان که وی را داد. همانست که جای دیگر گفت لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا ما آتاها خدای بر هیچکس بار ننهد مگر آن توان که وی را داد، ابن عباس گفت هم المؤمنون وسع اللَّه علیهم امر دینهم و لم یکلفهم الّا ما هم له مستطیعون، فقال یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ و قال ما جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ و قال فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ.
مستطیع کعبة اخلاص گشتن مشکل است دل درین ره تکیه بر زاد توکّل کرد و رفت