مسترضع. [ م ُ ت َ ض ِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از استرضاع. شیرده خواهنده. ( منتهی الارب ). رضیعه و دایه خواهنده. ( اقرب الموارد ). || شیرخواره. شیرخورنده : ما به بحر نور خود راجع شدیم وز رضاع اصل مسترضع شدیم.مولوی ( مثنوی ).و رجوع به استرضاع شود.
معنی کلمه مسترضع در فرهنگ معین
(مُ تَ ض ) [ ع . ] (اِفا. ) شیرخوار.
معنی کلمه مسترضع در فرهنگ عمید
شیرخوار.
جملاتی از کاربرد کلمه مسترضع
ما به بحر تو ز خود راجع شدیم وز رضاع اصل مسترضع شدیم