مساق
معنی کلمه مساق در فرهنگ معین
معنی کلمه مساق در فرهنگ عمید
۲. خواندن یا نوشتن.
۳. (اسم ) مضمون، محتوا.
۴. (اسم ) طریقه، روش.
معنی کلمه مساق در فرهنگ فارسی
معنی کلمه مساق در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه مساق
هر مست درآویخته با مست ز مستی گردان شده ساقی به مساقات افندی
گفت در قرآن یساق المجرمون فی النار لیک گشته بی جرمی مرا دوزخ مساق ای آفتاب
گفت یزدان مر نبی را در مساق یک نشانی سهلتر ز اهل نفاق
در مساق رزم گه فتح و گهی نصرت گزین در بساط بزم گه با عدل و گه با داد باش
چون دو تن در اصل یک ذات آمدی نام این عقد المساقات آمدی
چو از این هوش برستی به مساقات و به مستی دهدت صد هش دیگر کرم باده فروشت
مساق سخن چون بدینجا رسید ز در ناگه آن پیر دانا رسید
فخر آل مصطفی سید علاء الملک آنک درگهش چون خلد باشد اهل عرفانرا مساق
چنان کردیش در مساق ستیز که می جست در پرده راه گریز
مسند تو چو کرد رای قضا گفت شرعش بلی الیک مساق