معنی کلمه مسافات در لغت نامه دهخدا
مسافاة. [ م ُ ] ( ع مص ) دشنام دادن. ( منتهی الارب ). سفاهت کردن با یکدیگر. ( تاج المصادر بیهقی ). مسافهة. ( اقرب الموارد ). || دوا کردن. ( منتهی الارب ). دارو کردن. مداوا کردن. ( اقرب الموارد ). درمان کردن.
مسافات
مسافاة. [ م ُ ] ( ع مص ) دشنام دادن. ( منتهی الارب ). سفاهت کردن با یکدیگر. ( تاج المصادر بیهقی ). مسافهة. ( اقرب الموارد ). || دوا کردن. ( منتهی الارب ). دارو کردن. مداوا کردن. ( اقرب الموارد ). درمان کردن.
معنی کلمه مسافات در فرهنگ عمید
معنی کلمه مسافات در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه مسافات
شش جهت شرق و غرب یک جهت عشق نیست وهم کسی چون رسد وصف مسافات عشق
بهر راهی که میخواهی بزن گام غرض حق است زین قطع مسافات