مسئله
معنی کلمه مسئله در فرهنگ عمید
۲. پرسشی دربارۀ مسائل شرعی.
۳. امر مشکل، معضل.
۴. سؤال، پرسش.
معنی کلمه مسئله در ویکی واژه
problema
مسألة
حاجت، مطلب.
مسایل.
جملاتی از کاربرد کلمه مسئله
پس این کرامت مجلس که عامی اندر صف به غمزه مسئلهآموز صد مدرس شد
خود هزینه است و هیوریستیک دقیق است. در این مسئله
گله از بخل رقیب است در این مسئله نیرّ ورنه او خود به نهانی نظری داشت به سویم
وحدت خموش باش که در مکتب جنون حل گشته است مسئله جبر و اختیار
بی چشم درین نامه بسی مسئله خواندیم بیگوش درین پرده بس اسرار شنیدیم
بگشا لب جان بخش که ما سنگ دلان را در نقطه ی موهوم شده مسئله مشکل
زیر مسئلهها گرههای یک درخت هستند. فرزندهای هر گره زیر مسئلههایی هستند که یک قدم کامل تر هستند. برگها زیر مسئلههایی هستند که دیگر نمیتوانند افزایش یابند.
ای صاحب مسئله! تو بشنو از ما تحقیق بدان که لامکان است خدا
در مرحلهٔ شوق نه ننگ است و نه ناموس در مسئلهٔ عشق نه شک است و نه ریب است
می حلال است برای من و تزویر حرام شیخرا نیز در این مسئله رائی دگر است
شمع طاوس مگر حل کند این مسئله را که دل روشن او حکم دل من دارد
گر ترا شکی است در این مسئله روو إن من شیء خوان ای ده دله