مزامیر

مزامیر

معنی کلمه مزامیر در لغت نامه دهخدا

مزامیر. [ م َ ] ( ع اِ ) ج ِ مِزمار. نای هاو دف ها یا سرود و آواز نیکو. ( از منتهی الارب ). || نی ها که آن را می نوازند. || در عرف جمع ساز مطربان را گویند. ( آنندراج ) :
به نغمه های مزامیر عشق او مستم
شراب وصلت دایم مرا شده ست حلال.سنائی. || ج ِ مزمار یا مزمور[ م ُ /م َ ]. انواع دعا. ( از منتهی الارب ). || ( اِخ ) مزامیر داود، آنچه از کتاب زبور می سرائیدند آن را. ( منتهی الارب ). مزامیر داود همان زبور است. ( ابن الندیم ) :
آتشی از سوز عشق در دل داود بود
تا به فلک می رود بانگ مزامیر او.سعدی.همه گویند و سخن گفتن سعدی دگر است
همه دانند مزامیر نه همچون داود.سعدی.و رجوع به مزمار شود.

معنی کلمه مزامیر در فرهنگ معین

(مَ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ مزمار و مزمور، نای ها.

معنی کلمه مزامیر در فرهنگ عمید

۱. = مزمار
۲. نغمه هایی که با نی نواخته می شود.

معنی کلمه مزامیر در فرهنگ فارسی

سرودها و اشعاری که آهنگ آنها با نی نواخته میشود و با همراهی نی خوانده میشود مزامیر داود مجموعه سرودهایحضرت داود نبی است که نزد یهود و نصاری یکی از کتب عهد عتیق است . این سرودها که اشعار آن روحانی است محض تمجید و تقدیس حضرت اقدس الهی با آواز همراه با نی خوانده میشود. یهودیها این سرودها را عالی ترین سرودهای مذهبی میدانند و مجموع آنها را زبور گویند . کتاب مزامیر یا زبور به ۵ بخش تقسیم میشود که در آخر هر بخشی کلمه آمین مکرر گشته و اغلب بر آنند که این کلمه را جمع کنندگان کتاب در آخر هر کتاب افزودهاند و ابدا دخلی بمصنف سرودها ندارد. بخش اول دارای ۴۱ مزمار ( مزمور ) است که ۳۷ تا از آنها منسوب بداود ( ع ) و چهار تای اولیه به مولفان نامعلوم منسوب است . بخش دوم دارای ۳۱ مزماراست که ۷ تای آنها منسوب به بنی قورح و یک مزماربه آساف و ۱۸ مزمار بهداود و سه مزمار به مولفان غیر معروف منسوب و یک مزمار به سلیمان منسوب است. بخش سوم دارای ۱۷ مزمار است که فقط یکی از آنها به داود منسوب است بخش چهارم دارای ۱۷ مزمار است که به مولفان غیر معلوم منسوب است و بخش پنجم دارای ۴۴ مزمار است که ۱۵ تای آنها به داود منسوب است و یکی به سلیمان و باقی به مولفان غیرمعروف منسوب است . جمع آوری تمام سرودها و دعاهای مزامیر در حدود مدت هزار سال بتدریج انجام یافته (یعنی از زمان موسی تا بایام عزرا ) ولیکن اکثر آنها در زمان داود و سلیمان تالیف شده و چون داود نبی از مشهورترین مولفین مزامیر بوده و در حقیقت رئیس ترنم کنندگان اسرائیل محسوب میشده بدانواسطه تمام کتاب مزامیر بنام [ مزامیر داود ] خوانده شده است . موضوع مزامیر همگی حمد و تسبیح و شکرانه خداوند است و برخی توبه آمیز و برخی درباره تقدیس و پاکی و نیکی شریعت اللهی و برخی شامل دعا بر گناه کاران است .
(اسم ) جمع مزمار : ۱- نیهای نوازندگی . ۲ - سرودها و اشعاری که بانی نواخته شود .
نای ها و دف ها و آواز نیکو

معنی کلمه مزامیر در دانشنامه عمومی

مزامیر ( عبری: תהילים تِهیلِم ) زبور داوود، یکی از بخش های تنخ یهودی و عهد عتیق در کتاب مقدس است. مزامیر به صورت شعر بی وزن عبری نگاشته شده است. قسمت هایی از مزامیر به همراه برخی از متون دیگر نمازهای سه گانه یهودیان را تشکیل می دهند. همچنین خواندن تهیلیم را به مناسبت های گوناگون نیز انجام می دهند. در این کتاب نام بسیاری از آلات موسیقی قدیمی مانند دف، کینور و غیره ذکر شده است و در بخش هایی از آن بر اهمیت موسیقی و رقص برای ستایش پروردگار تأکید شده است. سرایش تعدادی زیادی از این اشعار به داوود، پادشاه اسرائیل، منسوب است اما پژوهشگران این ادعا را رد می کنند. از ۱۵۰ مزمور فقط سی و چهارتای آن عنوان ندارند که به آن ها مزامیر یتیم گفته می شود.
در کتاب مقدس عبری، این کتاب با عنوان ستایش ها خوانده می شود. عنوان این کتاب در کتاب مقدس یونانی برگرفته از کلمه ای به معنای «به صدا درآوردن زه ها» است و این نشاندهٔ این است که در بند بند نوشته های این کتاب، موسیقی مستتر شده است. اما کلمهٔ «مزامیر» در عربی جمع مزمار به معنی سرود و ترانه است. شعری که با موسیقی خوانده می شود. بر اساس روایت منابع سنتی، کتاب مزامیر را هفت نویسنده به نگارش درآورده اند:
• داوود پادشاه، ۷۳ مزمور
• پسران قورح، ۹ مزمور ( مزامیر ۴۲، ۴۹–۴۴، ۸۴، ۸۵، ۸۷ )
• آساف، ۱۱ مزمور ( مزامیر ۵۰، ۸۳–۷۳ )
• سلیمان، مزامیر ۷۲ و ۱۲۷
• موسی، مزمور ۹۰
• هیمان، مزمور ۸۸
• ایتان، مزمور ۸۹.
هویت نویسندهٔ پنجاه مزمور باقی مانده روشن نیست، ولی اغلب «عزرا» را نویسنده آنها می دانند. مزامیر در طول هزاران سال، سرودهای عبادتی یهودیان و مسیحیان ( در کلیسا ها و کنیسه ها ) بوده است.
کتاب مزامیر را نمی توان بر اساس موضوع تقسیم بندی کرد، اما اغلب آن را به پنج مجموعه یا کتاب به شرح زیر تقسیم می کنند. هر کتاب شامل موضوعات مختلف نظیر بیان رنج ها، درخواست کمک، اعلام توکل به خداوند و پیروزی در او، بخش هایی از تاریخ قوم اسرائیل و حمد و ستایش خدا است. هر کتب با جمله ای در ستایش خدا به پایان می رسد.
• کتاب اول: مزامیر ۱ تا ۴۱
• کتاب دوم: مزامیر ۴۲ تا ۷۲
• کتاب سوم: مزامیر ۷۳ تا ۸۹
• کتاب چهارم: مزامیر ۹۰ تا ۱۰۶
• کتاب پنجم: مزامیر ۱۰۷ تا ۱۵۰
سعدی شاعر قرن هفتم:

معنی کلمه مزامیر در ویکی واژه

جِ مزمار و مزمور؛ نای‌ها.

جملاتی از کاربرد کلمه مزامیر

ادب دوم آن که اگر داند که میزبان منت بر وی خواهد نهاد، نزدیک وی تعللی کند و اجابت نکند، بلکه میزبان باید که اجابت وی فضلی و منتی شناسد و همچنین اگر بداند که در مال وی شبهتی است یا اگر در آن موضوع منکری است، چون فرش دیبا و مجمر سیمین یا بر دیوار صورت جانوران است یا بر سقف یا سماع رود و مزامیر تنبت یا کسی مسخرگی می کند یا فحش می گوید یا زنان جوان به نظاره مردان می آیند، این همه مذموم است و نشاید به چنین جای حاضر شدن. همچنین اگر میزبان مبتدع بود یا فاسق یا ظالم یا مقصود وی لاف و تکبر است، باید که اجابت نکند و اگر اجابت کند و چیزی از این منکرات ببیند و منع نتواند کرد واجب باشد بیرون آمدن.
برخی گروه‌ها در زمستان –از سوکوت تا پسح- بعد از امیدا، بارخی نفشی یا مزامیر ۱۰۴ و ۱۲۰ تا ۱۳۴ را می‌خوانند. در تابستان –از پسح تا روش هاشانا- هر شبات به جای بارخی نفشی یک بخش از عاووت خوانده می‌شود.
همه گویند و سخن گفتن سعدی دگرست همه دانند مزامیر نه همچون داود
آتشی از سوز عشق در دل داوود بود تا به فلک می‌رسد بانگ مزامیر او
به نغمه‌های مزامیر عشق او هستم شراب وصلش دایم مرا شدست حلال
وَ أَوْحَیْنا إِلی‌ إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ وَ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ ای اوحینا الیهم فی صحف ابراهیم. آن گه داود را از جهت آواز خوش بذکر زبور مخصوص کرد، و گفت: آتَیْنا داوُدَ زَبُوراً. داود هر گه که زبور خواندی از خوشی آواز وی خلقی جان بدادندی. مصطفی (ص) گفت بو موسی اشعری را، از آنکه آواز وی خوش بود: «اعطیت مزمارا من مزامیر آل داود».
کرده از صوت حسن محو اثر باربدی در مزامیر چه استاد نکیسا بودی
ساقی بدست جام می و در کمین دین مطرب تو راه دل بمزامیر میزنی
درین وادی از سنگ ره گر نیوشی مزامیر داود دارد بخنجر
به رسم هند گوناگون مزامیر به جانها بسته اشکال از بم و زیر
مطرب مجلس چو خواند گفته آشفته را بربط زهره شکست بانگ مزامیر او