مزاق
معنی کلمه مزاق در فرهنگ فارسی
معنی کلمه مزاق در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه مزاق
کام ما تلخ ماند از بعدت نرسد شهر فربت ار بمزاق
چون یکی زان میوه برد اندر دهن شد مزاق خواجه زان تلخ و وژن
در فراقم یاد آنشب همچو آب و آتش است در مزاقم حسرت آن لب چو شیر و شکر است