مزاق

معنی کلمه مزاق در لغت نامه دهخدا

مزاق. [ م ِ ] ( ع ص ) ناقة مزاق ؛ شتر ماده نیک تیزرو. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه مزاق در فرهنگ فارسی

شتر ماده نیک تیز رو

معنی کلمه مزاق در ویکی واژه

مزاح، شوخی.

جملاتی از کاربرد کلمه مزاق

کام ما تلخ ماند از بعدت نرسد شهر فربت ار بمزاق
چون یکی زان میوه برد اندر دهن شد مزاق خواجه زان تلخ و وژن
در فراقم یاد آنشب همچو آب و آتش است در مزاقم حسرت آن لب چو شیر و شکر است