مرگو

مرگو

معنی کلمه مرگو در لغت نامه دهخدا

مرگو. [ م َ / م ُ ] ( اِ ) گنجشک. ( از برهان ) ( جهانگیری ) ( آنندراج ). مرکو. مرغو. مرتکو :
تو مرگوئی به شعر و من بازم
از باز کجا سبق برد مرگو.دقیقی.

معنی کلمه مرگو در فرهنگ معین

(مَ ) (اِ. ) گنجشک .

معنی کلمه مرگو در فرهنگ عمید

= گنجشک

معنی کلمه مرگو در فرهنگ فارسی

( اسم ) گنجشک .

معنی کلمه مرگو در دانشنامه عمومی

مرگو ( به ایتالیایی: Mergo ) یک کومونه در ایتالیا است که در استان آنکونا واقع شده است.
مرگو ۷٫۳ کیلومترمربع مساحت و ۱٬۰۶۳ نفر جمعیت دارد.

معنی کلمه مرگو در ویکی واژه

گنجشک.

جملاتی از کاربرد کلمه مرگو

جوزا نماید ازکمر پروین فشاند از شکر کژدم‌ گذارد بر قمرگوهر به مرجان پرورد
در این درگاه کلّی سجده کردند همه زینجایگه مرگوی بردند
که تا او می چو میگوید همان کن بروز اینجایگه مرگوش جان کن
چنین دادم خبر مرد سمرگوی که چون برتافت خسرو، زان صنم روی
آلورد · امرگوسا · باخا کالیفرنیا · بلک راک · کارکراس · اسکبلندز · چی‌واوا · اسکالانته · فورتی مایل · حوضه بزرگ · گریت سالت لیک · های دزرت · هورنادا دل موئرتو · کائو · لچوگیلا · موهاوی · شمالگان آمریکای شمالی · آویهی · پینتد دزرت · بیابان سرخ · سویر · اسموک کریک · سونورا · یوها · یوما
مرگوش کر را حسد آید ز چشم کور مر چشم کور را حسد آید ز گوش کر
منکران هولوکاست از طیف‌های دیگری نیز تشکیل شده‌اند. گروهی یهودیاند مانند جورف جی برگ، نورمن فینکلشتاین، روژه دای دامرگو، دیوید کول و استفن هیوارد، برخی مسیحی مانند روبر فوریسون، گرمار رودلف، میکائیل ای هافمن و رابرت کانتس و برخی بیخدایند مانند بردلی اسمیت. برخی نیز مسلمان هستند مانند روژه گارودی، ابراهیم علوش و احمد رامی.