مرواریدی. [ م ُرْ ] ( ص نسبی ) مرواریدین. منسوب به مروارید. چون مروارید. مانند مروارید: لون لؤلُئی و لون لؤلؤان ، رنگ مرواریدی. ( منتهی الارب ). || ساخته از مروارید. مرواریدی. [ م ُرْ ] ( اِخ ) شاعری باستانی. اسدی در لغت فرس ذیل کلمه ٔلامه بیت زیر را از او بشاهد آورده است : پیراهن لؤلئی به رنگ کامه وان کفش دریده و بسر برلامه.اسدی.
معنی کلمه مرواریدی در فرهنگ فارسی
( صفت ) منسوب به مروارید .
معنی کلمه مرواریدی در دانشنامه عمومی
مُرواریدی نام یک جنس از گیاهان است متعلق به راسته میخک سانان ( Caryophyllales ) ، خانواده میخکیان ( Caryophyllaceae ) . این جنس در ایران ۲۱ گونه گیاه علفی یک ساله و چندساله دارد. مرواریدی (رنگ). مرواریدی رنگ مرواریدی رنگ کم رنگی از سفید مایل به زرد است. این نشان دهنده رنگ متوسط یک مروارید است. نخستین استفاده ثبت شده از مرواریدی به عنوان نام رنگ در انگلیسی در سال ۱۶۰۴ بود. زمانی که رنگ مایل به سفیدی مورد نظر باشد، از این رنگ در طراحی داخلی استفاده می شود. مروارید پرورشی یکی از رنگ های مداد رنگی است که توسط کرایولا در بسته ۱۶ عددی مداد رنگی مروارید بریت تولید شده است. دارای همان عدد هگز به رنگ سفید دودی است.
جملاتی از کاربرد کلمه مرواریدی
در گذشتههای دور گفته میشد که «جهان اقیانوسی است و در این اقیانوس مرواریدی هست و آن مروارید هرات است.»
شعر دانی چیست؟ مرواریدی از دریای عقل شاعر، آن افسونگری کاین طرفه مروارید سُفت
به قول ملک الشعرای بهار «شعر دانی چیست؟ مرواریدی از دریای عقل
مرواریدی کز اصل پاک است آرایشبخش آب و خاک است
دختر وی کس به نزد من فرستاد و گفت: مرا خبر رسید که در بیت المال امیرمؤمنان(ع) گردن بند مرواریدی است که در اختیار توست.
مرواریدی ارزشمند که در سیلماریلیون از آن سخن به میان میآید. این مروارید را تینگول به عنوان جایزه برای ساخت منگراث به کوتولههای بلگوست میدهد. احتمالاً این مروارید توسط فردی از خانوادهٔ کیردان از دریا صید شده بود و او به شاه دوریات هدیه داده بود. گفته میشد که این مروارید به بزرگی یک کبوتر چاهی بود.