مردم سالاری

معنی کلمه مردم سالاری در فرهنگ معین

( ~. ) (اِمص . ) نک دموکراسی .

معنی کلمه مردم سالاری در فرهنگستان زبان و ادب

{democracy} [باستان شناسی، علوم سیاسی و روابط بین الملل] نظامی سیاسی که در آن برگزیدگان مردم حکومت می کنند

معنی کلمه مردم سالاری در دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:دموکراسی

معنی کلمه مردم سالاری در ویکی واژه

نک دموکراسی.

جملاتی از کاربرد کلمه مردم سالاری

حزب جمهوری اسلامی - حزب کارگزاران سازندگی از احزابی بودند که بعد از انقلاب ۱۳۵۷ توسط مقامات جمهوری اسلامی ایجاد شد. از دیگر احزاب ایجاد شده در قدرت می توان به حزب اعتدال و توسعه حزب همبستگی ایران اسلامی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی جبهه مشارکت ایران اسلامی وحزب مردم سالاری به رهبری کواکبیان اشاره کرد.
افغانستان دیلی تایمز کوشش دارد تا جامعهٔ جهانی را بیشتر با وضع کنونی افغانستان آشنا بسازد. این روزنامه امید دارد تا بتواند صلح و آزادی و مردم سالاری را در افغانستان گسترش دهد. این رسانه قصد دارد تا بزودی گاهنامه‌ای به نام «کابل اسکیپ» راه اندازی کند.
البته آنان برای انجام وظیفه ضروری شان در نظام قانونی و قضایی باید به اصول مردم سالاری پایبند باشند.
یونان باستان از ده‌ها «دولت–شهر» مستقل تشکیل می‌شد و شهروندان آتن از یک دموکراسی ابتدایی هم برخوردار بودند. مردم سالاری و دموکراسی در لفظ واژه‌ای مربوط به همان عصر یعنی دوران باستان است که به معنای «دموس» یا «توده مردم» به کار می‌رفت.