مرتشی

معنی کلمه مرتشی در لغت نامه دهخدا

مرتشی. [ م ُ ت َ ] ( ع ص ) رشوه گیر. رشوه خوار. رشوه خواه. پاره ستان. پاره گیر. رشوت ستاننده. رشوت ستان. نعت فاعلی است از ارتشاء. رجوع به ارتشاء شود :
خوش کننده است او خوش و عین خوشی
بی خوشی نبود خوشی ای مرتشی.مولوی.

معنی کلمه مرتشی در فرهنگ معین

(مُ تَ ) [ ع . ] (اِ فا. ) رشوه گیرنده .

معنی کلمه مرتشی در فرهنگ عمید

رشوه گیر.

معنی کلمه مرتشی در فرهنگ فارسی

رشوه ستاننده، رشوه گیر
( اسم ) آنکه رشوه گیرد پاره ستان .

جملاتی از کاربرد کلمه مرتشی

که دور راشی و ایام مرتشی باشد نه دور راستی و عدل و رأفت و احسان
خوش کننده‌ست و خوش و عین خوشی بی خوشی نبود خوشی ای مرتشی
چون نامه ما برای کلاشی نیست چون خامه ما مرتشی از راشی نیست
گوئی خود مرتشی نبوده و راشی حیفست آنجا که دادخواه تو باشی