مرتبه دار
معنی کلمه مرتبه دار در فرهنگ معین
معنی کلمه مرتبه دار در فرهنگ فارسی
معنی کلمه مرتبه دار در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه مرتبه دار
هزار مرتبه دارد شهید تیغ وفا قلم به خون زن و بیتی به یادگار نویس
من خود کیم چه مرتبه دارم که از کرم کردست التفات بمن بنده رای تو
هرچه یزدان ندهد بخت و فلک هم ندهد کار آن مرتبه دارد که بود یزدانی
تا ببینی تو خاصه بر درِ یار پیش هریک هزار مرتبه دار
بقدر مرتبه دار تو همچو کیکاوس بجاه غاشیه دار تو همچو افریدون
هزار مرتبه داری زمن گریز ولیکن چو نیک بنگرم از تو مرا گریز نباشد
ز قدر و مرتبه دارد جهان به زیر قلم چنانکه داشت سلیمان جهان به زیر نگین
صاحب حمایتی که ز بهر پناه خلق خم خانه را به مرتبه دارالسلام کرد