مراجعه. [ م ُ ج ِ ع َ / ع ِ ] ( از ع اِمص ) بازآمدن. بازگشت. برگشتن. || رجوع کردن. دوباره رجوع کردن. بازدید. مطالعه : مراجعه به کتاب. - مراجعه دادن ؛ رجوع دادن. حواله دادن. - مراجعه کردن ؛ بازگشتن. بازآمدن. - || رجوع کردن به کتاب یا نوشته ای. دوباره دیدن آن.
معنی کلمه مراجعه در فرهنگ معین
(مُ جَ عَ یا عِ ) [ ع . مراجعة ] (مص ل . ) رجوع کردن ، بازگشتن ، رفتن به جایی یا نزد کسی برای انجام کاری .
معنی کلمه مراجعه در فرهنگ عمید
رجوع کردن به کسی یا چیزی.
معنی کلمه مراجعه در فرهنگ فارسی
۱- ( مصدر ) رجوع کردن . ۲- باز گشتن . ۳- ( اسم ) رجوع . ۴- بازگشت . توضیح بمعنی ۲ و ۴ غالبا مراجعت بکاررود جمع : مراجعات . ۵ - آنست که شاعر در یک مصراع یا یک بیت مطلبی را بطریق پرسش و پاسخ بیاورد سوال و جواب . بازگشت
معنی کلمه مراجعه در دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] مراجعه، نقل پرسش و پاسخ صورت گرفته بین گوینده و شخص دیگر، به صورت موجز و جذاب را می گویند. «مراجعه» از انواع اسلوب بدیعی قرآن و آن است که گوینده، گفت و گوی انجام شده به صورت پرسش و پاسخ میان خود و مخاطب را با عبارتی موجز و الفاظی جذاب نقل کند؛ مانند: (ققال انی جاعلک للناس اماما قال ومن ذریتی قال لا ینال عهدی الظالمین)؛ « خداوند به ابراهیم فرمود: من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم. ابراهیم عرض کرد: از دودمان من (نیز امامانی قرار بده) خداوند فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی رسد» در بخشی از این آیه سه نوع مراجعه وجود دارد ۱. خبر و استخبار ؛ ۲. امر و نهی ؛ ۳. وعد و وعید .سیوطی می گوید: بهتر است گفته شود در این آیه پنج مراجعه وجود دارد: ۱. خبر و طلب؛ ۲. اثبات و نفی؛ ۳. تاکید و حذف؛ ۴. بشارت و انذار ؛ ۵. و وعد و وعید.
معنی کلمه مراجعه در ویکی واژه
مراجعة رجوع کردن، بازگشتن، رفتن به جایی یا نزد کسی برای انجام کا
جملاتی از کاربرد کلمه مراجعه
(به سیستم های مصنوعی و مسئولیت اخلاقی مراجعه کنید. )