مراتع

معنی کلمه مراتع در لغت نامه دهخدا

مراتع. [ م َ ت ِ ] ( ع اِ ) ج ِ مَرْتَع، به معنی چراگاه.رجوع به مَرتَع شود : اشتراک در مراتع نعم و اتحاد میان صنایع و خدم محقق شد. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 238 ). نوع انسان چنان نواحی و مرابع به چشم وگوش ندیده و نشنیده و جنس وحوش به غور و نجد چنان مراعی و مراتع نرسیده. ( ترجمه محاسن اصفهان ص 11 ).

معنی کلمه مراتع در فرهنگ معین

(مَ تِ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ مرتع ، چراگاه ها.

معنی کلمه مراتع در فرهنگ عمید

= مرتع

معنی کلمه مراتع در فرهنگ فارسی

جمع مرتع
( اسم ) جمع مرتع چراگاهها : ... و در خفض عیش و لذت عمر بامن و استنامت و فراغ دل و استقامت حال در آن مراتع و مراعی بی زحمت حافظ و منت راعی بسر میبردند .

معنی کلمه مراتع در ویکی واژه

جِ مرتع ؛ چراگاه‌ها.

جملاتی از کاربرد کلمه مراتع

نرخ باروری عمومی در استان کاهش یافته و به عدد ۱٫۴ رسیده‌ است. عشایر استان اصفهان طبق آمار سال ۱۳۸۷ با جمعیتی بالغ بر ۹۶۰۵ خانوار و ۵۲۹۸۴ نفر از سه ایل بختیاری، قشقایی و عرب جرقویه تشکیل شده‌اند که با داشتن ۱۲۷۶۰۰۰ رأس دام از ۴/۱ میلیون هکتار مراتع استان بهره‌برداری می‌کنند.
مراتع طبیعی و دشت‌های سرسبز بیش از ۰۲ درصد از خاک اسلوونی را شامل می‌شوند و حداقل ۸۲ درصد از پهنه این سرزمین مستعد کشاورزی است.
درحال غیرت حق تاختن آورد که: ای آدم ترا نه از بهر تمتعات نفسانی و مراتع حیوانی آفریده‌ایم؟ «افحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الینا لا رتجعون» خوف آن است که این چه نیم روزت در بهشت بگذاشتیم و حجب فرو گذاشتیم تا ما را چنین فراموش کردی و بغیر ما مشغول گشتی و انس گرفتی و بی‌فرمانی کردی و از شجره بخوردی اگر خود یک روزت تمام بگذارم یکباره مارا فراموش کنی و یگانگی ببیگانگی مبدل کنی و از ما و از لطف ما هیچ یاد نیاری. بیت
مراتع استان که عمدتاً گیاهان بوته‌ای هستند به دلیل آب و هوای مختلف دارای تنوع زیادی هستند و در مجموع ۶۶٪ کل استان را پوشش می‌دهند.
اقتصاد روستای اسکلو بر پایه فعالیت‌های زراعی و دامداری استوار است. مهم‌ترین محصول زراعی آن، گندم و جو است. جنگل‌ها و مراتع غنی که در محدوده روستای اسکلو قرار دارند، موجبات رونق دامداری را فراهم آورده‌اند و فراورده‌های لبنی و گوشت از محصولات دامی روستا است. تولید صنایع دستی مانند گلیم و گبه و فعالیت در مشاغل خدماتی در روستا رواج دارد.