مدفوع
معنی کلمه مدفوع در لغت نامه دهخدا

مدفوع

معنی کلمه مدفوع در لغت نامه دهخدا

مدفوع. [ م َ ] ( ع ص )رانده شده. ( آنندراج ). دفعشده. نعت مفعولی است از دفع. رجوع به دفع شود. || بازایستاده شده. ( ناظم الاطباء ). رجوع به معنی اول شود. || ( اِ ) گه. گوه. براز. عذره. پلیدی. ککه. غائط. افکندنی. فضول معده که از مخرج خود برآید. ( یادداشت مؤلف ).
- مدفوع شکل ؛ پیخاله. ( لغات فرهنگستان ). || هرآنچه از بدن انسانی و دیگر حیوانات به قی واسهال و یا عرق و جز آن خارج گردد. ( ناظم الاطباء ). رجوع به معنی قبلی شود.

معنی کلمه مدفوع در فرهنگ معین

(مَ ) [ ع . ] (اِمف . ) ۱ - دفع شده ، رانده شده . ۲ - گُه ، نجاستی که از مقعد انسان خارج شود.

معنی کلمه مدفوع در فرهنگ عمید

۱. (زیست شناسی ) آنچه از بدن انسان خارج و دفع شود.
۲. (صفت ) [قدیمی] دفع شده، رانده شده.

معنی کلمه مدفوع در فرهنگ فارسی

دفع شده، رانده شده، آنچه ازبدن انسان خارج ودفع شود، پلیدی
۱- (اسم ) دفع شده رانده .۲ - ( اسم ) فضل. انسان و حیوان پلیدی براز گه پیخال چمین . توضیح بطور عام هر ماد. دفع شدنی که جزو فضولات بدن باشد و بالاختصاص فضولاتی که از رودهها دفع شوند جمع : مدفوعات .

معنی کلمه مدفوع در فرهنگستان زبان و ادب

[پزشکی] ← پیخال

معنی کلمه مدفوع در دانشنامه عمومی

مَدفوع که به پِهِن، پشگل، پیخال، تَپاله، تاپاله، غایط، گوه، گی، گِه، سُنده، سُندَلِه، عن، سرگین، فضله، ککه و پی پی ( در اصطلاح کودکان ) نیز معروف است، ماده ای است خمیری شکل و نیمه جامد که از مجاری گوارشیِ بدن جانوران و از راه مقعد خارج می شود.
با وجودی که مدفوع به عنوان بی استفاده ترین مواد از بدنِ موجودات شناخته می شود، اما این ماده به عنوان کود و سوخت مورد استفاده قرار می گیرد. از مدفوع گاو و گوسفند به عنوان کود حیوانی حتی در شهرها برای کاشتِ چمن پارک ها و کنار بزرگراه ها استفاده می شود.
در بعضی کشورها، از مدفوع انسانی نیز به عنوان کود در مزارع کشاورزی استفاده می شود. استفاده از مدفوع به عنوان سوخت نیز در برخی کشورها که مشکل تأمین سوخت دارند بسیار کاربردی است. از مدفوع گوسفند مستقیماً برای گرم کردن تنورهای نانوایی استفاده می شود. روستانشینان، ابتدا مدفوع گاو را به شکل قطعه های دایره شکلی به نام کَتَم درمی آورند و بعد از خشکاندنِ آنها در آفتاب، از آن برای گرم کردن اجاق های پخت وپز استفاده می کنند.
به برخی از نام ها در بالا اشاره شده. اما بعضی از مدفوع حیوانات نامی مخصوص به خود گرفته. مانند عنبرنسارا که به مدفوع الاغ ماده گفته می شود و در برخی از باورهای طب سنتی دارای خاصیت است.
نمودار مدفوع بریستول، مدفوع انسان را ازنظر شکل به هفت دسته تقسیم می کند. در این نمودار، انواع ۱ و ۲ نشان از یبوست دارند. نوع های ۳ و ۴ شکل های ایده آل مدفوع هستند. انواع ۵ تا ۷ نیز اسهال ملایم تا شدید را نشان می دهند. در این مورد هر یک از کودهای متفاوت دارای دسته بندی متفاوت تری از نظر رقت و میزان آنتی باکتریال ها هستند.
برخی جانوران، مانند خوکچهٔ هندی، به دلیل ضعف دستگاه گوارش خود، مقداری از مواد موردنیاز بدن خودشان را دفع می کنند، و به همین خاطر به مدفوع خواری نیاز پیدا می کنند. خوکچهٔ هندی، بلافاصله پس از دفع مدفوع، آن را می خورَد. خوک و گاو نیز ازجمله جانوران مدفوع خوار هستند.
انسان موجودی پیخال خوار نیست، اما بنا به پاره ای دلایل، ازجمله گرایش جنسیِ مدفوع خواهی، پزشکی و فرهنگی، پیخال خواری در انسان دیده می شود.
پیخال خواری در برخی بیمارانِ مبتلا به روان پریشی یا روان گسیختگی و افسردگی دیده شده است.
معنی کلمه مدفوع در فرهنگ معین

معنی کلمه مدفوع در دانشنامه آزاد فارسی

مَدفوع (faeces)
باقی ماندۀ غذا و مواد زاید دیگر در لولۀ گوارش جانوران. از راه مخرج دفع می شود. مواد تشکیل دهندۀ مدفوع عبارت اند از مقادیری مواد لنفی، باکتری ها، برخی ریزاندامواره های ذره بینی، یاخته های مردۀ جدار لولۀ گوارش، مایع صفراوی، غذای هضم نشده، مواد معدنی، و آب.

معنی کلمه مدفوع در ویکی واژه

دفع شده، رانده شده.
گُه، نجاستی که از مقعد انسان خارج شود.

جملاتی از کاربرد کلمه مدفوع

مرا اجازهٔ ری ده مگر به همت شاه سپاه حادثه و جیش غم شود مدفوع
اما چون شر این خواب مدفوع گردد و خاطر پادشاه از این فکرت فارغ آید بیش بر آن جماعت اعتماد نباید کرد، خاصه در آنچه جانوری باطل خواهد شد، چه خون ریختن کاری صعب است و بی تامل در آن شرع پیوستن عاقبتی وخیم دارد، و پشیمانی و حسرت دران مفید نباشد، چه گذشته را باز نتوان آورد و کشته را زنده نتوان کرد.
شخصیت مستر هنکی نوعی قهرمان مثبت است که قدرت‌های خاصی دارد و بیشتر این قدرت‌ها با فاضلاب و مدفوع انجام می‌گیرد.
تسلیم کن بزرگی ایشان و فضلشان بر خویش تا شود ز تو مدفوع این بلا