مدعا. [ م ُدْ دَ ] ( ع ص ، اِ ) هرآنچه ادعا کرده می شود و طلب کرده می شود. ( ناظم الاطباء ). دعوی کرده شده. ( فرهنگ فارسی معین ). موضوع ادعا. موضوع دعوی. رجوع به مُدَّعی ̍ شود. || مراد.آرزو. خواهش. مقصود. اراده. درخواست. غرض. ( ناظم الاطباء ). رجوع به مُدَّعی ̍ شود : هرگونه مطلب ومدعائی که داشته به اجابت مقرون گشت. ( عالم آرا، از فرهنگ فارسی معین ). || فرمان و نیت. ( ناظم الاطباء ). || موضوع. ( فرهنگ فارسی معین ). - پرمدعا ؛ طماع. ( ناظم الاطباء ). - || پرحرف. یاوه گو. ( ناظم الاطباء ). - مدعا به ؛ خواسته. ( لغات فرهنگستان ). که مورد دعوی قرار گرفته است. - مدعا علیه ؛ ادعاکرده شده بر او و گناهکار. ( ناظم الاطباء ).
معنی کلمه مدعا در فرهنگ عمید
آنچه مورد ادعا قرار گرفته، مورد ادعا.
معنی کلمه مدعا در فرهنگ فارسی
هر آنچه ادعا کرده می شود
جملاتی از کاربرد کلمه مدعا
دلش از مدعا بیگانه گردید نی او از نوا بیگانه گردید
شب به ساقی نگهی داشتی از عجز سلیم مدعای تو: بده بود ندانم، یا بس؟
با نیستی و مستی پیوسته کنج هستی این مدعا ندارد جز جان و دل گواهی
مشکل به نفی خود کنم اثبات مدعا آیینه وهم و خاطر زنگار نازک است
آنچه اثر مانده ازیشان به جا شاهد صدقی است برین مدعا
رهبران فرقه اعتدالیون مرتضیقلی نائینی، سید محمدصادق طباطبایی (پسر سید محمد طباطبائی) و علیمحمد دولتآبادی (برادر کوچکتر یحیی دولتآبادی) بودند. بسیاری از کسبه و اصناف که پیرو سید عبدالله بهبهانی بودند از اعتدالیون طرفداری میکردند و این سخن اتهامآمیز آنها مبنی بر اینکه عقاید و مرام فرقه عامیون با اصول و مبانی دین اسلام تطبیق نمیکند، پذیرفتند. خطرات فرقه عامیون در مورد تفکیک دین از دولت، بارها و بارها از جانب اعتدالیون مطرح میشد تا این مدعا اثبات شود که آنها دشمن روحانیت هستند. حتی ستارخان و باقرخان، قهرمانان ملی ایران که با آن شور و هیجان در تبریز به روحانیون محافظه کار انجمن اسلامیه یورش برده بودند، وقتی در تهران مستقر شدند از اعتدالیون هواداری کردند.
به نزدیک پدر یک روز جا کرد به خسرو مدعای خود ادا کرد
چه شود همین تو باشی ره مدعی نباشد من و شمع ایستاده تو بمدعا نشسته
ماریان به هری و پنه لوپ پیشنهاد می کند که چند روزی پیش آنها بمانند و ژان پل از این دعوت خیلی خشنود نیست. آنها با ماشین گشتی می زنند اما ژان پل از رابطه نزدیک و عاشقانه نابود شده خودش و ماریان و همچنین از جنبه پرمدعا، ثروتمند و پیر خوش تیپ هری پشیمان می شود.
ایشان در دوران انقلاب از جمله فقها و آیاتی بودند که همواره از امام عالیقدر به عنوان رهبری انقلاب و مقام امامت یاد میکردند و همراه و همگام با امام در دوران مبارزه و انقلاب بودند و اعلامیههای باقیمانده از آن عالم بزرگوار شاهد بر این مدعاست.
گردیدن است کار من، از ابتدای کار آگه نیم کزین همه گردش، چه مدعاست
بگفتا گذشتم از این مدعا بگو حق کند نرم دست مرا
شاید بتوان گفت نژاد مردم این محله یکی از اصیلترین نژادهای قوم پارس است. زیرا منطقه آدریان از معدود مناطق شهرستان است که اکثر ازدواجها در آن بین مردم خود روستا انجام میشود و در واقع نژاد و ژنتیک این مردم کمتر با دیگر اقوام ترکیب شدهاست.وجود مردم سپید روی چشم سیاه و ابرو کمان در این منطقه که نماد مردم پارسی است گواهی بر این مدعاست.
لب ما را دعای شه در آموخت بجیب هر دعا صد مدعا دوخت