مدرکی

معنی کلمه مدرکی در لغت نامه دهخدا

مدرکی. [ م ُ رِ کی ی ]( ص نسبی ) منسوب است به مدرک. ( از الانساب سمعانی ).

جملاتی از کاربرد کلمه مدرکی

چون ندارد مدرکی جز رنگ و بو جملهٔ اقلیمها را گو بجو
بود بلندم چو فلک مدرکی حادثه نگذاشت از آن صد یکی
چون نبد مدرکی جز آن مکتوب اختر هستیش نکرد غروب
در قرن بیستم، مورخان معتقد بودند که اختلاف مالکیت و دارایی که این پنج طبقه را در سرشماری عمومی از هم جدا می‌کرد، در طول قرن دوم قبل از میلاد به دلیل کمبود نیروی انسانی به سطحی ناچیز کاهش یافته بود. با این حال، مبنای این باور، صرفاً وجود سه طبقه اجتماعی در تاریخی نامشخص برای تأمین مقدار دارایی مورد نیاز برای خدمت بود که تنها در صورت اجبار به یک ترتیب نزولی، به عنوان مدرکی برای اثبات وجود روند کاهشی بین طبقات عمل می‌کردند.
الهه عبری این نظریه را از طریق تفسیر منابع باستان‌شناسی و متنی به عنوان مدرکی برای احترام به موجودات زنانه پشتیبانی می‌کند. الهه‌های عبری که در این کتاب شناسایی شده‌اند عبارتند از: اشره، آنات، عشتروت، آشیما، کروبی‌ها در هیکل سلیمان، شکینا و شخصیت عروس شبات
مدرکی آمد که ادراکش بفیض انکشاف راه استدلال را سدیست در حسن سواد
بهیه نامجو، مادر نوید افکاری نیز در مصاحبه‌ای گفت «آن‌ها پسران‌اش را شکنجه کردند تا علیه همدیگر شهادت دهند» و «وحید تحت همین شکنجه‌ها، تا دو بار اقدام به خودکشی کرده است». او تأیید کرد که همسر و دامادش نیز بازداشت شده‌اند و پسران‌اش در یک «دادگاه ناعادلانه» و بدون «هیچ مدرکی» قرار گرفتند. حبیب ۳ ماه بعد از عروسی‌اش بازداشت شد (۲۲ آذر ۱۳۹۷) ولی نوید و وحید «چند روز» بعد از اعتراضات بازداشت شدند (۲۶ شهریور ۱۳۹۷).