مخچه
معنی کلمه مخچه در لغت نامه دهخدا

مخچه

معنی کلمه مخچه در لغت نامه دهخدا

مخچه. [ م ُ چ َ / چ ِ ] ( اِ مصغر ) مصغر مخ. دماغ صغیر . ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). فرهنگستان ایران این کلمه رابجای «دماغ اصغر» پذیرفته است. ( واژه های نو فرهنگستان ص 77 ). مرکز عصبی که در زیر مغز و پشت بصل النخاع قرار گرفته و عمل آن تنظیم انقباضات عضلانی و موازنه بدن است. ( از لاروس ). قسمتی از دستگاه مرکزی اعصاب که در زیرو عقب دماغ قرار گرفته و مانند دماغ دارای قشر خاکستری رنگ در خارج و طبقه سفیدرنگ در داخل است و به وسیله سه زوج دنباله فوقانی و تحتانی و میانی به مراکز اعصاب ارتباط دارد. عمل مخچه عبارت از تنظیم انقباضات عضلانی و تعادل بدن است. اگر ضایعاتی متوجه مخچه گردد شخص تعادل خود را از دست می دهد و مانند اشخاص مست حرکت می کند. بطور کلی مخچه عضو تنظیم تونوس و قوای عضلات و انعکاسات مربوط به تعادل و وضعهای مختلف بدن است در وسط مخچه قسمت کرمی شکلی وجود دارد که در ایستادن و در حرکات خود بخودی دخالت دارد. رجوع به کالبدشناسی توصیفی قسمت دوم صص 61 - 75 شود.

معنی کلمه مخچه در فرهنگ معین

(مُ چِ یا چَ ) [ ع - فا. ] (اِمصغ . ) قسمتی از دستگاه مرکزی اعصاب که در زیر و عقب مخ قرار گرفته و مانند مخ (دماغ ) دارای قشر خاکستری رنگ در داخل است و به وسیلة سه زوج دنبالة فوقانی و تحتانی و میانی به مراکز اعصاب ارتباط دارد. عمل مخچه عبارت از تنظیم انقبا

معنی کلمه مخچه در فرهنگ عمید

قسمت کوچکی از مغز با دو نیمکره که در پایین مخ قرار دارد.

معنی کلمه مخچه در فرهنگ فارسی

قسمتی از دستگاه مرکزی اعصاب که درزیر وعقب دماغ ( مخ ) قرار گرفته و مانند دماغ دارای قشرخاکستری رنگ در خارج وطبقهای سفید رنگ در داخل است و بوسیل. سه زوج دنبال. فوقانی و تحتانی و میانی بمراکز اعصاب ارتباط دارد . عمل مخچه عبارت از تنظیم انقباضات عضلانی و تعادل بدن است . اگر ضایعاتی متوجه مخچه گردد شخص تعادل خود را از دست میدهد و مانند اشخاص مست حرکت میکند . بطور کلی مخچه عضو تنظیم تونوس و قوای عضلات و انعکاسات مربوط به تعادل ووضعهای مختلف بدن است . در وسط مخچه قسمت کرمی شکلی وجود دارد که در ایستادن و در حرکات خود بخودی ( راه رفتن ) دخالت دارد .

معنی کلمه مخچه در دانشنامه عمومی

مُخچه ( به انگلیسی: Cerebellum ) عریض ترین قسمت پس مغز است که در حفرهٔ جمجمه ای عقبی ( posterior cranial fossa ) قرار دارد.
مخچه کوچک ترین بخش پس مغز است و در حفرهٔ مغزی پسین یعنی در پشت بصل النخاع و پل مغزی و در بالای چادرینه مخچه قرار می گیرد. مخچه مسئول هماهنگ کردن حرکات ارادی بدن می باشد. در بخش قدامی، مخچه در مجاورت با بطن چهارم مغزی، پل مغزی و بصل النخاع قرار گرفته و در ناحیهٔ خلفی تحتانی در مجاورت با بخش صدفی استخوان پس سری و در ناحیهٔ فوقانی در مجاورت با چادر مخچه ای قرار دارد.
به زبان ساده تر مخچه بخشی از مغز است که در پس سر قرار گرفته است و شامل دو نیم کره است که با توده ای به نام کرمینه ( ورمیس ) به هم مرتبط می شوند. مخچه در حفظ تعادل بدن و هماهنگی حرکات و سخن گفتن نقش مهمی دارد. مخچه دارای دو بخش سفید و خاکستری است. بخش خاکستری مخچه در بیرون و بخش سفید آن، در درون مخچه قرار دارد.
مخچه از دو نیم کره و کرمینه ( رابط بین دو نیم کره ) تشکیل شده و ظاهری شبیه تخم مرغ دارد و دچار مقداری تغییر شکل شده است، بدین معنی که از بالا به پایین پهن شده و در خط وسط فشرده شده و از طرفی به طرف دیگر کشیده شده است. مخچه وزنی معادل با ۱۵۰ گرم دارد ( مردان بزرگسال ) . در بالغین وزن مخچه یک هشتم و در اطفال یک بیستم وزن مغز را تشکیل می دهد. مخچه در زیر مخ قرار دارد و توسط سه پایک با ساقه مغز مرتبط می شود. پایک های فوقانی مخچه را به مغز میانی پیوند می دهند. پایک های میانی مخچه را به پل مغزی متصل می کنند و پایک های زیرین مخچه را به بصل النخاع پیوند می دهند.
از نظر تکاملی مخچه از ۳ بخش تشکیل شده است:
• مخچه باستانی ( archeocerebellum ) : شامل ساختارهای مرکزی تر است؛ یعنی ندول، لینگولا، فاوکولوس و هسته شیروانی. این بخش مسئول تعادل است و الیاف مسیر وستیبولوسربلار به آن می رسند.
• مخچه دیرین ( paleocerebellum ) : شامل لوب قدامی مخچه و هسته های کروی و لخته ای است. مسئول حس عمقی ناآگاهانه است و با مجراهای نخاعی - مخچه ای ( اسپاینوسربلار ) پیشین و پسین ( مربوط به حس عمقی ناآگاهانه اندام تحتانی ) و کونئوسربلار ( مربوط به حس عمقی ناآگاهانه اندام فوقانی ) مرتبط است
• مخچه نو ( neocerebellum ) : شامل لوب خلفی نیم کره های مخچه و هستهٔ دندانه ای است. مسئول کنترل حرکات ظریف ( با انقباض عضلات دیستال اندام ها ) است؛ به همین دلیل به واسطهٔ مسیر پونتوسربلار با قشر مغز در ارتباط است.

معنی کلمه مخچه در دانشنامه آزاد فارسی

مُخْچِه (cerebellum)
مُخْچِه
بخشی از مغز جانوران مهره دار، و کنترل کنندۀ کشیدگی طبیعی عضلات، حرکت، تعادل، و هماهنگی. مخچه در جانوران پست تر، نظیر سمندر و سوسمارها (مارمولک ها)، نسبتاً کوچک است، اما در پرندگان بزرگ است، زیرا پرواز به هماهنگی دقیق نیازمند است. مخچۀ انسان نیز به خوبی توسعه یافته است، زیرا حرکت، دویدن، و هماهنگی ظریف حرکات دست به تعادل نیاز دارند.

معنی کلمه مخچه در ویکی واژه

دارای قشر خاکستری رنگ در داخل است و به وسیلة سه زوج دنبالة فوقانی و تحتانی و میانی به مراکز اعصاب ارتباط دارد. عمل مخچه عبارت از تنظیم انقباضات عضلانی و تعادل بدن

جملاتی از کاربرد کلمه مخچه

در قرن پنجم قبل از میلاد، الکمئون در مگنا گراسیا، برای اولین بار مغز را جایگاه ذهن[بر] در نظر گرفت. همچنین در قرن پنجم پیش از میلاد در آتن، نویسنده ناشناخته دربارهٔ بیماری مقدس[بز]، یک رساله پزشکی که بخشی از مجموعه بقراط است و به‌طور سنتی به بقراط نسبت داده می‌شود، معتقد بود که مغز مقر هوش است. ارسطو در زیست‌شناسی خود[بژ] ابتدا قلب را جایگاه هوش می‌دانست و مغز را مکانیزم خنک‌کننده خون می‌دانست. او استدلال کرد که انسان‌ها از جانوران منطقی‌تر هستند، زیرا در کنار دلایل دیگر، مغز بزرگ‌تری برای خنک کردن خون‌گرم خود دارند. ارسطو مننژها را توصیف کرد و بین مخ و مخچه تمایز قائل شد.
درمان با سلول‌های بنیادی مزانشیمی ممکن است پیشرفت نقایص عصبی را در بیماران مبتلا به نوع آتروفی سیستم چندگانه- مخچه‌ای به تأخیر بیندازد.
میانگین طول عمر پس از شروع علائم در بیماران مبتلا به آتروفی سیستم چندگانه، ۱۰–۶ سال است. تقریباً ۶۰ درصد از بیماران طی پنج سال پس از شروع علائم حرکتی به ویلچر نیاز دارند و تعداد کمی از بیماران بیش از ۱۲ سال زنده می‌مانند. این بیماری بدون بهبودی با سرعت متغیر پیشرفت می‌کند. کسانی که در سنین بالاتر به پزشک مراجعه می‌کنند، افرادی که ویژگی‌های پارکینسونیسم و افرادی که اختلال عملکرد اتونوم شدید دارند، پیش آگهی ضعیف تری و کسانی که عمدتاً از علائم آسیب مخچه ای رنج می‌برند و کسانی که بعداً اختلالات اتونومیک را نشان می‌دهند، پیش آگهی بهتری دارند.
مخچه هم مرکز برخی تعادل بدن است و با ورزش‌های مانند ژیمناستیک و بندلغزی تقویت می‌شود.
مغز انسان، عضو مرکزی دستگاه عصبی انسان است که به همراه طناب نخاعی، دستگاه عصبی مرکزی را تشکیل می‌دهند. مغز، شامل مخ، ساقه مغز و مخچه است. این عضو، اکثر فعالیت‌های بدن، همچون پردازش، یکپارچه سازی و هماهنگ‌کردن اطلاعات دریافتی از اعضای حسی را کنترل کرده و با ارسال دستورالعمل‌هایی به سایر نقاط بدن، تصمیم‌سازی می‌کند. مغز در استخوان‌های جمجمه قرار داشته و توسط آن‌ها محافظت می‌شود.
مغز انسان اساساً از نورون‌ها، سلول‌های گلیال، سلول‌های بنیادی عصبی[ن] و رگ‌های خونی تشکیل شده‌است. انواع نورون شامل نورون‌های داخلی، سلول‌های هرمی از جمله سلول‌های بتز، نورون‌های حرکتی (نورون حرکتی فوقانی و نورون حرکتی تحتانی) و مخچه سلول‌های پورکنژ. سلول‌های بتز بزرگترین سلول‌ها (بر اساس اندازه بدن سلولی) در سیستم عصبی هستند. تخمین زده می‌شود که مغز انسان بالغ دارای ۸±۸۶ میلیارد نورون است که تعداد آنها تقریباً برابر (۱۰±۸۵ میلیارد) سلول غیر عصبی است. از این نورون‌ها، ۱۶ میلیارد (۱۹٪) در قشر مغز و ۶۹ میلیارد (۸۰٪) در مخچه قرار دارند.
آسیب مغزی ناشی از مصرف الکل، ساختار و عملکرد مغز را در نتیجه اثرات مستقیم سمیت عصبی ناشی از مصرف الکل یا ترک حاد الکل تغییر می‌دهد. افزایش مصرف الکل با آسیب به نواحی مغز از جمله لوب پیشانی، دستگاه لیمبیک، و مخچه، و با آتروفی گسترده مغزی، یا کوچک شدن مغز ناشی از زوال عصبی مرتبط است. این آسیب را می‌توان در اسکن‌های تصویربرداری عصبی مشاهده کرد.
مغز شامل نیمکره‌های مخ، مخچه و ساقه مغز است. بیشتر حجم مغز را نیمکره‌های مخ تشکیل می‌دهند.