مختون

معنی کلمه مختون در لغت نامه دهخدا

مختون. [ م َ ] ( ع ص ) ختنه کرده شده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). و رجوع به ختین شود.
- غلام مختون ؛ کودک ختنه کرده شده. ( ناظم الاطباء ).
- جاریة مختونة ؛ دخترختنه کرده شده. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه مختون در فرهنگ معین

(مَ ) [ ع . ] (اِمف . ) ختنه شده .

معنی کلمه مختون در فرهنگ عمید

ختنه شده.

معنی کلمه مختون در فرهنگ فارسی

ختنه شده
( اسم ) ختنه شده .

جملاتی از کاربرد کلمه مختون

و چند روز بعد، مردی از میان اعراب، از مکه و اطراف آن، به نام محمّد، برخاست که بت‌ها را برانداخت و خدای یگانه را برپا داشت، لذا می‌گویند محمّد پیامبر خداست. قوم او [محمّد] در تن — نه در شریعت — مختون بودند و به جنوب، به سمت جایی که کعبه می‌نامند، عبادت می‌کنند. و او مالک دمشق و سوریه شد، از اردن گذشت و آنجا را به ویرانی کشید. و خداوند رومیان را در مقابلش تنها گذاشت، چراکه ایشان در دین فساد می‌کردند.