معنی کلمه مختفی در لغت نامه دهخدا
نور حس با این غلیظی مختفی است
چون خفی نبود ضیائی کان صفی است.مولوی.بند تقدیر و قضای مختفی
هان نبیند آن بجز جان صفی.مولوی.|| بیرون آورنده و آشکاراکننده. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || نباش یعنی کفن آهنج. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) نباش و کفن آهنج. ( ناظم الاطباء ). کفن دزد.( مهذب الاسماء ). || پنهان کننده. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به اختفاء شود.