مخاطی. [ م ُ ] ( ع ص ) خطاکننده. ( غیاث ) ( آنندراج ). مخاطی. [ م ُ ] ( ص نسبی ) منسوب به مخاط: غشاء مخاطی. || قسمی از بلغم که مشابه به آب بینی باشد. ( غیاث ) ( آنندراج ). رجوع به مخاط شود.
معنی کلمه مخاطی در فرهنگ عمید
مربوط به مخاط.
معنی کلمه مخاطی در فرهنگ فارسی
( صفت ) منسوب به مخاط .
جملاتی از کاربرد کلمه مخاطی
استفاده از آب و نمک برای تمیز کردن بینی یکی از روشهای بسیار قدیمی است که علاوه بر تمیز کردن سوراخها از ذرات کثیف و بیماریزا، پوشش مخاطی بینی را هم تقویت میکند.
روزانه در حدود ۳/۰ تا ۵/۰ میلیگرم آهن از راه مدفوع دفع میگردد که منشأ آن صفرا یا سلولهای تخریبشدهٔ مخاطی و اپیتلیال روده و آهن جذب نشدهاست. همچنین، در حدود ۱/۰ میلیگرم آهن نیز از طریق ادرار دفع میگردد.
استافیلوکوک اپیدرمیدیس، کوکسی گرم مثبت و کواگولاز منفی در جنس (سرده) استافیلوکوک است. این باکتری، بخشی از فلور همزیست پوست انسان است و در غشای مخاطی بسیاری از جانوران نیز دیده شدهاست. استافیلوکوک اپیدرمیدیس یکی از شایعترین گونههای آلوده کننده محیطها و تستهای آزمایشگاهی است.
آبریزشبینی مزمن نوعی آتروفی غشای مخاطی و غدد بینی است.