محققا

معنی کلمه محققا در لغت نامه دهخدا

( محققاً ) محققاً. [ م ُ ح َق ْ ق َ قَن ْ ] ( ع ق ) به تحقیق. حقیقةً. مسلماً. قطعاً. رجوع به محقق شود.

معنی کلمه محققا در فرهنگ فارسی

بتحقیق حقیقه : محققا در خدمت باجتماع موفق خواهد شد .
به تحقیق

جملاتی از کاربرد کلمه محققا

آن روز مرا بزیر ژل باید شد کز روی محققان خجل باید شد
بر دیدهٔ ما نشین زمانی نور بصر محققان بین
یارا ، محققان غم دنیا نخورده اند مجنون حقیقت است که اندوه یار خورد
سر بر قدم محققان نه کردن ز مقربان برافراز
سودای عشق بازی و قلب پس آمده ننگ محققان ز کساد چنین متاع
آنها که محققان این درگاهند اهل دل خاص خاص شاهنشاهند
فردا که محققان هر فن طلبند حسن عمل از شیخ و برهمن طلبند
پس بدان که ترکیب انسان آن که کامل‌تر بود به نزدیک محققان از سه معنی باشد: یکی روح و دیگر نفس و سدیگر جسد و هر عینی را از این صفتی بود که بدان قایم بود: روح را عقل، و نفس را هوی و جسد را حس.
از محققان اولیا بود و قبلهٔ اهل بلا و قتیل دشت کربلا و اهل این قصه بر درستی حال وی متفق‌اند که تا حق ظاهر بود مر حق را متابع بود چون حق مفقود شد شمشیر بر کشید و تا جان عزیز فدای شهادت خدای عزّ و جلّ نکرد نیارامید.
کفر سر زلف بت به دست آر کایمان محققانه این است