محضر کردن

معنی کلمه محضر کردن در فرهنگ معین

(مَ ضَ. کَ دَ ) [ ع - فا. ] (مص ل . ) محضر ساختن ، استشهاد تهیه کردن ، برای تأیید سخنی امضاء و شهادت جمع کردن .

معنی کلمه محضر کردن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) فتوی دادن و نوشتن محضر: شعرم به زر نوشتند آنجا خواص مکه بر بی نظیری من کردند حاج محضر . ( خاقانی )

معنی کلمه محضر کردن در ویکی واژه

محضر ساختن، استشهاد تهیه کردن، برای تأیید سخنی امضاء و شهادت جمع کردن.

جملاتی از کاربرد کلمه محضر کردن

همچو ماهی فلس کردن جمع در بحر وجود در هلاک خویشتن انشای محضر کردن است