محروم کردن

معنی کلمه محروم کردن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) محروم داشتن : ز سرو قد دلجویت مکن محروم چشمم را باین سرچشمه اش منشان که خوش آبی روان دارد . ( حافظ )

معنی کلمه محروم کردن در ویکی واژه

diseredare
privare

جملاتی از کاربرد کلمه محروم کردن

ترا میباید این معلوم کردن نخواهی آخرم محروم کردن
مر مرا محروم کردن زین مراد لایق لطفت نباشد ای جواد
و ضد این صفت خبیثه نرمی و همواری، و رفق در اعمال و اقوال است، و آن از صفات مومنان، و اخلاق نیکان است از این جهت سید رسل صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند که «اگر رفق، چیزی می بود که دیده می شد می دیدی که هیچ مخلوقی از آن نیکوتر نیست» و فرمودند که «رفق و نرمی را به هیچ جا نگذاردند مگر آنکه زینت داد و از هیچ جا برنداشتند مگر اینکه آن را معیوب کرد» و نیز فرمودند که «خدا مهربان و صاحب رفق است و دوست دارد کسی را که چنین باشد و آنچه با رفق، به آدمی می دهند با عنف و درشتی نمی دهند» و باز از آن بزرگوار مروی است که «رفق و مهربانی مبارک و میمون، و درشتی شوم است» و در روایتی دیگر است که «هر که رفق داشته باشد به هر چه اراده داشته باشد می رسد» و نیز از آن حضرت مروی است که «خدا هر خانواده ای را که دوست بدارد، رفق و همواری به ایشان عطا می فرماید» و نیز از آن جناب مروی است که «هر که را رفق و نرمی دادند خیر دنیا و آخرت را به او دادند و هر که را از رفق محروم ساختند او را از خیر دنیا و آخرت محروم کردند» و فرمودند که «آیا می دانید که کیست که آتش جهنم بر او حرام است؟ هر نرم آسان به دلها نزدیک» امام کاظم علیه السلام فرمودند که «نصف عیش و زندگانی آدمی رفق و نرمی است» و به تجربه رسیده و مکرر ملاحظه شده اموری که با رفق و مدارا ساخته می شود هرگز با خشونت و درشتی به انجام نمی رسد و هر پادشاهی که به لشکر و رعیت خود مهربان و نرم و هموار است امر مملکت او منتظم، و سلطنت او دوام می نماید و هر کدام درشتخوی و غلیظ القلب هستند امرش مختل می گردد و مردم از دور او پراکنده می شوند، و به اندک وقتی ملک و دولتش بر باد می رود و همچنین سایر طبقات مردم از علما و امرا و صاحبان مناصب و ارباب معاملات و صنایع آری:
الکساندر باشیلوف که برای فارغ التحصیلی از سپاه پیج مأموریت یافته بود، در ژانویه ۱۷۹۸ به هنگ نخبه پرئوبراژنسکی پیوست. او که دستیار پل اول روسیه بود، به سرعت در اکتبر ۱۸۰۰ به درجه سرهنگی رسید. در فوریه ۱۸۰۲ او را به دلیل "رفتار ناشایست در یک تئاتر" از عنوان دادگاه محروم کردند و به یک هنگ پیاده نظام درجه دو منتقل کردند. او در نوامبر ۱۸۰۳ بازنشسته شد اما در سال ۱۸۰۶ به عنوان افسر فرمانده هنگ تامبوف به خدمت فعال بازگشت.
در این مستند، به صراحت تأکید می‌شود که علاوه بر محروم کردن برخی استادان دانشگاه از خدمات شهروندی اجتماعی (مانند سوزاندن کارت‌های اعتباری بانکی‌شان که این امر موجب می‌شود نتوانند نیازهای اولیه زندگی‌شان را رفع نمایند) حتی نام برخی از دانشمندان را برای چاپ در هر نشریه و کتاب یا در فضای اینترنت ممنوع می‌کنند.
جان کندی تول رمان اتحادیه ابلهان را در سی سالگی نوشت و بعد از اینکه هیچ ناشری زیر بار چاپ آن نرفت به زندگی خود پایان داد. بعد از مرگ او با تلاش‌های مادرش کتاب از سوی دانشگاه لوئیزیانا منتشر شد و بلافاصله مورد تحسین منتقدان قرار گرفت. اتحادیه ابلهان سال ۱۹۸۰ در آمریکا منتشر شده‌است. کتاب پس از انتشار جایزهٔ پولیتزر را دریافت کرد و مبدل به یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های سال شد. در حقیقت «اتحادیهٔ ابلهان» ناشرانی بودند که با نپذیرفتن کتاب، دنیا را از آثار بعدی یکی از با استعدادترین نویسندگان ادبیات محروم کردند.
سعادت در ازل مقسوم کردند مگر او را ازو محروم کردند
پنج چیز است که به هر کس دادند زمام زندگانی خوش در دست او نهادند: اول صحت بدن، دویم ایمنی، سیوم وسعت رزق، چهارم رفیق شفیق، پنجم فراغت هر که را ازین محروم کردند در زندگانی خوش به روی وی برآوردند.