محتویات

معنی کلمه محتویات در لغت نامه دهخدا

محتویات. [ م ُ ت َ وَ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ محتوی. رجوع به محتوی شود.

معنی کلمه محتویات در فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع محتویه ( محتوی ) .

جملاتی از کاربرد کلمه محتویات

الگوها ظاهر می‌شوند دانستن یک سیگنال رادیویی با مشخصه‌های خاصی که از یک ستون ثابت ایجاد شده‌است ممکن است به شدت نشانگر آن باشد که یک واحد خاص به زودی از پایگاه منظم خود خارج می‌شود. محتویات پیام نباید شناخته شود تا جنبش را به دست آورد.
به دلیل پراکندگی فارسی زبانان مقیم خارج از کشور در شهرها و کشورهای مختلف، بسیاری از دانش آموزان به مدرسه فارسی دسترسی ندارند یا رفت‌وآمد به آنها برایشان هزینه و زمان زیادی برمی‌دارد. مدرسه فارسی آنلاین مدرسه ای است که امکان آموزش فارسی به اینگونه بچه‌ها را، با روشها و محتویات آموزشی تولید شده در این مدرسه، فراهم آورده‌است.
اگر یک مسیریاب در مدت زمان ۱۸۰ ثانیه از مسیریاب دیگری مجدد تغییرات محتویات مسیریابی را دریافت نکند روتر به این نتیجه خواهد رسید که تمامی اطلاعاتی که دریافت کرده‌است غیرمعتبر است و از آن‌ها استفاده نمی‌کند. در نهایت اگر تا مدت زمان ۲۴۰ ثانیه اطلاعات محتویات مسیریاب را دریافت نکند تمامی اطلاعات مسیریابی که از آن روتر دریافت کرده‌است را پاک می‌کند.
طی این مرحله، لارنگوسکوپی فاصلهٔ بین تارهای صوتی را مشخص می‌کند. سپس لوله تراشه بین تارهای صوتی قرار داده شده و کاف لوله تراشه پر می‌شود تا لوله را سر جای خود ثابت نگه داشته و از آسپیراسیون محتویات معده جلوگیری کند.
اصطلاح فضای درون گاهی برای توصیف محتویات ذهن انسان به کار برده شده‌است.