محتمل

معنی کلمه محتمل در لغت نامه دهخدا

محتمل. [ م ُ ت َ م َ ] ( ع ص ) نعت مفعولی از احتمال. احتمال کرده شده. ( غیاث ) ( آنندراج ). احتمال داشته شده. تحمل کرده شده. ( ناظم الاطباء ). تحمل شده.
- نامحتمل ؛ غیرقابل تحمل. که نتوان تحمل کرد. که نتوان بر خود هموار نمود :
خیزم به روم که صبرنامحتمل است
جان در قدمش کنم که آرام دل است.سعدی.|| مشکوک و شبهه ناک و مظنون. || مبهم و ممکن. ( ناظم الاطباء ). که تواند بود. که شاید بود. لَعَل َّ. ممکن است. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) : محتمل است آنکه یکی را از درویشان نفس نافرمان قضای شهوت خواهد. ( گلستان ).
محتمل. [ م ُ ت َ م ِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از احتمال.بردارنده چیزی به سر و پشت. ( از منتهی الارب ). بردارنده بار. ( ناظم الاطباء ). || بر گردن گیرنده چیزی را و شکرکننده. ( از منتهی الارب ). کسی که برگردن خود میگیرد کاری را. ( ناظم الاطباء ). || برده خرنده. ( منتهی الارب ). خریدار اسیر و برده. || کسی که از خانه بیرون میرود. ( ناظم الاطباء ). || خشم گیرنده و برافروخته گردنده. ( از منتهی الارب ). خشمناک و افروخته. ( ناظم الاطباء ). || صابر و شکیبا. ( ناظم الاطباء ). || پذیرنده. تاب آورنده. قبول کننده. تحمل کننده : و تصدیق اخباری که محتمل صدق و کذب باشد. ( کلیله و دمنه ). || معقول. || منتظر. || ممکن. دارای احتمال. ( ناظم الاطباء ).
- محتمل الوقوع ؛ چیزی که وقوع آن را نگرانند. ( ناظم الاطباء ).
|| مشکوک فیه. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ). مشکوک. شبهه ناک. مظنون. ( ناظم الاطباء ). || حامل. حمل کننده :
محتمل مرقد تو فرقدین
متصل مسند تو شعریان.خاقانی.

معنی کلمه محتمل در فرهنگ معین

(مُ تَ مَ ) [ ع . ] (اِمف . ) ۱ - احتمال داشته شده . ۲ - تحمل کرده شده .

معنی کلمه محتمل در فرهنگ عمید

امری که وقوع آن حدس زده شده باشد، دارای احتمال.

معنی کلمه محتمل در فرهنگ فارسی

احتمال داشته شده، امری که وقوع آن حدس زده شده باشد
( اسم ) امری که وقوع آن حدس زده شده احتمال داده شده .
بردارنده بار

معنی کلمه محتمل در ویکی واژه

probabile
احتمال داشته شده.
تحمل کرده شده.

جملاتی از کاربرد کلمه محتمل

المحتمل الضدین
به وصل او ندهم راه احتمال ای عشق اگرچه پیش خرد این فسانه محتمل است
او را چنین در بلاء لطف آمیغ می‌داشت، و بزخم شفقت آمیز می‌پیراست، و بانواع بلیّات می‌شست، آن همه از چه بود، از آن کش خود را می‌بایست، همانست که گفت: «وَ اصْطَنَعْتُکَ لِنَفْسِی» ای موسی نه در می‌بایستی کم می‌بایستی ترا بگزیدم، نه ترا بلکه خویشتن را. از آن بود که سر برادر گرفت و او را بقهر بخود کشید و ازو نگفت چرا کردی، بیک مشت چشم عزرائیل بر افکند، نگفت چرا کردی، الواح توریة بر زمین زد نگفت چرا زدی، آری در پرده دوستی کارها رود که آن همه بیرون از پرده دوستی تاوان بود، و در پناه دوستی محتمل بود. شعر:
آن کامکار محتمل نیکوخصال نیک‌دل شادی به طبعش متصل رادی به دستش مقترن
وقار عزمش و حزمش نه محتمل باشد نعم نه محتمل آید وقار آتش و آب
این الگوریتم اغلب در مواردی بکار می‌رود که با داشتن یک مدل پنهان مارکف و توالی‌ای از مشاهدات، می‌خواهیم بدانیم چه توالی‌ای از حالت‌ها (مسیر) این مشاهدات را تولید کرده‌اند. به عبارت دیگر ما دنبال محتمل‌ترین مسیر به‌وجودآورندهٔ مشاهدات در یک مدل پنهان مارکف هستیم.
چو شد تسلیم و بیرون آمد از خود عاشقِ صادق چه خواهد بود اگر نه بردبار و محتمل باشد
روز شتاب و خطا گذشت، کنون وقت صواب است و روز محتملی
به زمان وی وقایع شگرف افتد و محتمل است که وی مهدی موعود بود که به آخر زمان خروج کند. مردمان در آن روزگار به پوشیدن جامه هائی از پنبه و پشم، در رنگهائی تیره اشتیاق کنند. به دنیا حوادثی عجیب پدید آید.
یکی دوستی صادق محتمل که باشد به مهرت گرو کرده دل
از منی تَنزل‌ کن‌، او شو و تویی ‌گل ‌کن اندکی تامل ‌کن نکتهٔ محتمل دارم