محافظهکاری
معنی کلمه محافظهکاری در فرهنگ فارسی
معنی کلمه محافظهکاری در فرهنگستان زبان و ادب
معنی کلمه محافظهکاری در دانشنامه آزاد فارسی
معنی کلمه محافظهکاری در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه محافظهکاری
وضع صنعت و کشاورزی در الجزایر کساد است و ظرفیت چندانی برای اشتغال ایجاد نمیکنند. گردشگری هم برخلاف تونس و مصر، به دلیل محافظهکاری و انزوای سیاسی و فرهنگی رژیم هواری بومدین در سالهای پس از انقلاب ۱۹۶۲، به حاشیه رانده شده و نقشی در اقتصاد این کشور بازی نمیکند. بیکاری به ویژه در میان جوانان گستردهاست و مشکل گرانی و کمبود مسکن هم از قشر متوسط تا قشرها ضعیفتر را تحت فشار قرار دادهاست.
همیشه حالت متوسطی داشت. این همه بخاطر مبنای سنتگرائی و محافظهکاری تحت تأثیر آموزش کنفوسیوس بودهاست. در این آئین تنها شکل مجاز خشونت در رعایت عدالت است که میتواند به صورت مجازات قانونی، مقابله با تخلف و تجاوز یا رویارویی با حکومت جابر و ستمگر باشد. در غیر این صورت هر نوع حرکتی که بخواهد موجب تغییر شرایط گردد در این آئین کاملاً منسوخ میباشد. در نتیجه کنفوسیوس، سنتپرستی و محافظهکاری اجتماعی را که به نفع طبقه حاکم و زیان توده انجامید تحکیم بخشید. هرچند که کنفوسیوس را نباید تنها مسئول این محافظهکاریها دانست زیرا صحیح نیست که سیر فکری بیست قرن در یک کشور را ناشی از تفکرات یک فرد دانست.
تغییرات فکری و نظری گلوکسمن به گونهای بود که به نومحافظهکاری تمایل پیدا کرد و در این راستا به حمایت از حمله به عراق برای سرنگونی صدام پرداخت و در زمان انتخابات ریاست جمهوری فرانسه از نیکولای سارکوزی طرفداری کرد.
اصلاحطلبی در ایران مفهومی متفاوت با مفهوم کلی اصلاحطلبی دارد. اصلاحطلبی در ایران با شاخهٔ محافظهکاری پیوند نزدیکی دارد و اگر بخواهیم چارچوب مفهوم ایرانی اصلاحات را با مفهوم تاریخی آن مقایسه کنیم باید آن را نومحافظهکاری بخوانیم. اصلاحطلبیِ ایرانی در اغلب مواقع در پی تغییراتی تدریجی است ولی تفاوت آن با مفهومی که سوسیال دموکراتها در ابتدا پایه نهادند در آن است که اصلاحطلبیِ ایرانی اساساً درگیر تغییرات بنیادی نمیشود و تغییرات تدریجی فرهنگی را به تغییرات تدریجی اقتصادی و سیاسی اولویت میدهد. اثبات این مدعا، سابقهایست که تاریخ از اصلاحطلبی در ایران ارائه میکند.این سیاست شامل اشخاص معروف انها یعنی حسن روحانی و سید محمد خاتمی و هاشمی رفسنجانی می شوند.
از زمستان ۱۳۵۹ شوروی حمایت تسلیحاتی خود از عراق را متوقف کرد. عراق نیز ناچار شد در مصرف تسلیحات خود محافظهکاری بیشتری نشان داده و عملیات نظامی خود را کندتر کند. از طرفی ایران نیز درگیر مشکلات داخلی شده بود. اختلافات میان سپاه پاسداران و ارتش از یک سو و اختلاف میان ابوالحسن بنیصدر و اکثریت مجلس شورای اسلامی از سوی دیگر موجب شده بود تا انسجام تصمیمگیری در زمینه جنگ وجود نداشته باشد. ضمن اینکه ایران نیز همچون عراق درگیر مسئله تأمین تجهیزات نظامی مورد نیاز خود بود.
ابراهیم بک (۱۸۸۹ – ۳۱ اوت ۱۹۳۱) رهبر یک جنبش ضد شوروی به نام باسماچیها در آسیای میانه بود. او از طایفه ازبک لاقای ساکن در مناطق شرقی بخارا بود و یک مقاومت سازماندهیشده را بر ضد ارتش شوروی در دهه ۱۹۲۰ میلادی رهبری میکرد. او به دلیل محافظهکاری دینی و وفاداری به امیر بخارا که بر کنار شده بود، با "اصلاحطلبانی" که دارای تفکرات جدیدیزم بودند، اختلاف داشت. او با انور پاشا در مدت زمان کوتاهی که در آسیای میانه بود، نیز مبارزه میکرد. گرچه ابراهیم بک یک رهبر خوب در جنگ چریکی بود، اساساً یادگار دوران قدیم بود و میخواست تاکتیکهای نظامی پیچیده و فراوان خود را خارج از طبیعت سیاسی جنگ داخلی روسیه بیابد.