محاذی
معنی کلمه محاذی در فرهنگ معین
معنی کلمه محاذی در فرهنگ عمید
معنی کلمه محاذی در فرهنگ فارسی
(اسم ) روبرو شونده . ۲ - ( تعبیر قیدی ) مقابل برابر : توپها را در میان سنگر و میان گود جابجا بتفاوت محاذی درواز. قلعه بسته و از گلوله ها محافظت نمایند .
جملاتی از کاربرد کلمه محاذی
چون محاذی گشت با آن بیزبان چوب دستی کوفت بر چنگال آن
فصل: بدان که دل آدمی هرگز خالی از فکر و خیالی نمی باشد بلکه پیوسته محل خطور خواطر و ورود خیالات و افکار است، اگر چه گاه است که آن کس ملتفت نیست به آنچه درخواطر او می گذرد و در این خصوص دل مانند نشانه ای است که از اطراف و جوانب، تیرها به آن افکنند یا حوضی که آب از نهرهای بسیار بر آن جاری باشد یا خانه ای است که درهای بی شمار داشته باشد و از آنها اشخاص مختلفه داخل آنجا شوند یا آیینه ای که در مکانی منصوب باشد و صورتهای بی حد از محاذی آن بگذرد
محاذی آن دست دریا شیم از آن روی دیوار سر کرده نم