مجک

معنی کلمه مجک در لغت نامه دهخدا

مجک. [ م ُ ج ُ ] ( اِ ) نخود سیاه. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

جملاتی از کاربرد کلمه مجک

بر آتش نظر دل زیرک‌ترین خصم جوشی بر آن قیاس که در زیر بامجک
دادگاه ۲۳ نفر از ماموران دولت آمریکا را که در ربودن اسامه نصر دست داشتند به‌طور غیابی محاکمه کرد و همگی را به زندان محکوم کرد. دولت ایالات متحده از تحویل ماموران سیا به ایتالیا جهت سپری کردن دوران مجکومیت خودداری کرده‌است.