متهمی
معنی کلمه متهمی در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه متهمی
درین ستمکده حیران نشستهام بیدل چو تار ساز ضعیفی به ناله متهمی
آقای رازینی در توضیح این مسئله گفته بود: «این که یک نفر در رأس مسائل قضایی بیاید از یک متهمی که محکوم به زندان است بخواهد با آن ازدواج کند این چیز مناسبی نیست و از آن بدتر این که محکوم به زندان باشد و به خاطر این که جواب مثبت داده حکم زندان اجرا نشود.»[۱]
شاهدان عینی بر اساس حد، دخول «با حداقل چهار شاهد مرد بالغ مسلمان» را که «با تأیید قضات» که «صادق هستند و از گناهان کبیره پرهیز میکنند». به دلیل این استاندارد سختگیرانه، هیچ متهمی تا کنون در پاکستان مجرم شناخته نشده و سنگسار نشدهاست، و مجازاتها تنها بر اساس مقررات تعزیری فرمان حدود که از شواهد غیرمستقیم استفاده میکند، صادر شدهاست.
این اصطلاح همینطور به مهاجرت اجباری میلیونها برده به مستعمرات اروپایی در آمریکای شمالی، و یا تبعید اجباری متهمین به اراضی خارجی، ندارد.
گر متهمیم پیش هستی اندر تتق فنا امینیم
دوازده نفر از متهمین (از جمله بورمان، بهطور غیابی) به مرگ محکوم شده و سه نفر تبرئه شدند؛ فقط هفت نفر از متهمان به زندان محکوم شدند. آنها در حین اینکه متفقین بحث میکردند که در کجا و تحت چه شرایطی باید نگهداری شوند، در نورنبرگ در سلولها ماندند.
حال دل عشاق جگر خوار چه پرسی؟ در میکده با عشق و جنون متهمی چند