متظاهر

معنی کلمه متظاهر در لغت نامه دهخدا

متظاهر. [ م ُ ت َ هَِ] ( ع ص ) یارمند شونده با هم. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( از محیطالمحیط ). پشت به پشت پیوسته و یکدیگر را معاونت و یاری کرده. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || پشت کننده به یکدیگر ( ضد معنی اول ). ( از تاج العروس ) ( از محیطالمحیط ) ( از اقرب الموارد ). || به پشت درآورنده. ( از منتهی الارب ). و رجوع به تظاهر شود. || در تداول ، خودنما. تظاهرکننده. ظاهرساز. فریبا.

معنی کلمه متظاهر در فرهنگ معین

(مُ تَ هِ ) [ ع . ] (اِفا. ) تظاهرکننده .

معنی کلمه متظاهر در فرهنگ عمید

تظاهرکننده، ظاهرساز.

معنی کلمه متظاهر در فرهنگ فارسی

تظاهرکننده، ظاهرنما، هم پشت
( اسم ) ۱ - تظاهر کننده . ۲ - یاوری دهند. یکدیگر هم پشت جمع : متظاهرین .

جملاتی از کاربرد کلمه متظاهر

من و محبت تو غیر از این بگو عملم کو اگر چه زاهد شهر است بر عمل متظاهر
او در فیلم متظاهران و سریال ملکه، هم بازی کرده‌است.