متشرع

معنی کلمه متشرع در لغت نامه دهخدا

متشرع. [ م ُ ت َ ش َرْ رِ ] ( ع ص ) واقف به امور شریعت و متدین و دیندار. ( ناظم الاطباء ). تابع شرع.

معنی کلمه متشرع در فرهنگ معین

(مُ تَ شَ رِّ ) [ ع . ] (اِفا. ) آگاه به امور شرعی ، معتقد به امور شرعی .

معنی کلمه متشرع در فرهنگ عمید

۱. کسی که معتقد به دین و شریعت باشد، پیرو شرع.
۲. کسی که پیرو مکتب متشرعه است.

معنی کلمه متشرع در فرهنگ فارسی

پیروشرع، کسی که معتقدبدین وشریعت باشد
( اسم ) آنکه معتقد بشریعت و احکام آن باشد تابع شرع جمع : متشرعین .

جملاتی از کاربرد کلمه متشرع

دو نورسید کامل دو نطفه طاهر دو مخلص متشرع دو طالب ایمان
در سال ۱۳۳۰، با ابتکار و پیگیری علی‌اصغر حکمت، رئیس وقت انجمن آثار ملی ایران، مجسمهٔ بزرگی از سعدی ساخته و در میدان سعدی شیراز در نزدیکی دروازه اصفهان نصب و در سال ۱۳۳۱ هم‌زمان با افتتاح آرامگاه سعدی، رونمایی شد. این تندیس اثر ابوالحسن صدیقی، نقاش و مجسمه‌ساز برجستهٔ ایرانی است و از جنس سنگ مرمر ساخته‌شده‌است. کار ساخت این مجسمه که بیش از سه متر ارتفاع دارد، یک سال و نیم به طول انجامیده‌است. نصب این مجسمه در ابتدا با مخالفت و اعتراض برخی از متشرعین شیراز همراه بوده که آن را خلاف احکام اسلام می‌دانستند؛ ولی در نهایت با میانجی‌گری علمای شیراز این اعتراضات خاتمه پیدا کرد.