متحجر

معنی کلمه متحجر در لغت نامه دهخدا

متحجر. [ م ُ ت َ ح َج ْ ج ِ ] ( ع ص ) سخت گردیده. ( از آنندراج ). صلب و سخت گشته مانند سنگ. ( ناظم الاطباء ). || حجر سازنده. ( آنندراج ). || تنگ گیرنده بر کسی. ( آنندراج ). || سنگ شده. ( ناظم الاطباء ). آنچه به صورت سنگ درآمده. سنگ شده. || بسیارسنگ. ارض متحجرة؛ زمین سنگناک. ( از اقرب الموارد ). || جراحتی که ریمناک و سخت گردد. ( آنندراج ). جراحت ریمناک. ( ناظم الاطباء ). || فسیل . سنگواره. موجود زنده ای که بر اثر تغییرات زمین به سنگ تبدیل شده باشد. || کنایه از آن که در تبعیت از احکام و سنن تعصب دارد. قشری. متعصب. کسی که به هیچ وجه از عقاید کهنه خود دست برنمی دارد. پای بند عقاید و رسوم کهن. که به هیچ وجه از دیگرگونی متأثر نشود.

معنی کلمه متحجر در فرهنگ معین

(مُ تَ حَ جِّ ) [ ع . ] (اِفا. ) ۱ - سنگ شده ، سخت گشته . ۲ - در فارسی به کسی گویند که حاضر به درک و پذیرش نوآوری ها نیست .

معنی کلمه متحجر در فرهنگ عمید

۱. متعصب نسبت به عقاید کهنه.
۲. [قدیمی] چیزی که مانند سنگ شده باشد، سنگ شده.

معنی کلمه متحجر در فرهنگ فارسی

سنگ شده، چیزی که مانندسنگ شده باشد
۱ - ( اسم ) آنچه بصورت سنگ در آمده سنگ شده . ۲ - آنکه در تبعیت از احکام و سنن تعصب دارد قشری . ۳ - ( اسم ) فسیل سنگواره . ۴ - جراحتی که ریمناک و سخت گردد .

جملاتی از کاربرد کلمه متحجر

مهدی کروبی در نامه‌ای به رئیس سازمان صدا و سیمای ایران از پوشش خبری اعتراضات اخیر در رادیو و تلویزیون انتقاد کرده و گفته که «ضرب و شتم و کشتار مردم بی گناه که غالباً توسط نیروهای لباس شخصی انجام می‌شود» در صدا و سیما انعکاس وارونه یافته، حمله به کوی دانشگاه توسط لباس شخصی‌ها به ناحق به انبوه جمعیت معترض نسبت داده شده، آتش‌سوزی‌ها و آتش‌زدن مساجد و تخریب اموال ملت که غالباً از سوی لباس شخصی‌هاست (و البته ممکن است بعضاً تعدادی عناصر نفوذی هم سوءاستفاده کنند) به ناحق به معترضین نسبت داده شده‌است. کروبی همچنین حامیان دولت احمدی‌نژاد را مروج اسلام متحجر و طالبانی و تفکر نشئت‌گرفته از مکتب آقای مصباح یزدی دانسته که نقطهٔ مقابل تفکر روح‌الله خمینی قرار دارند.