متجلی. [ م ُ ت َ ج َل ْ لی ] ( ع ص ) ظاهر شونده. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || روشن و آشکار. ( آنندراج ) ( غیاث ). تابدار و روشن وباشکوه و درخشان و آشکار و هویدا. ( ناظم الاطباء ). - متجلی شدن ؛ ظاهر و آشکار شدن : و در زمره صاحبدلان متجلی نشود مگر آنگه که متحلی شود به زیور قبول امیرکبیر... ( گلستان چ فروغی ص 8 ). || تغییرصورت داده. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون ).
کو کلیمی که زند نعره رب ارنی که حق اینک متجلی شده اندر بطحاست
پس گفت: نزه الجبار نفسه علی لسان عبده. اگر کسی گوید این چگونه بود؟ گویم: چنانکه آدم علیه السلام در ابتدا چنان بود که سر در فلک میسود، جبرئیل علیه السلام پری به فرق او فرو آورد تا آدم به مقدار کوچکتر باز آمد. چون روا بود صورتی مهتر که کهتر گردد، برعکس این هم را بود. چنانکه طفلی در شکم مادر دو من بود، چون به جوانی میرسد دویست من میشود. و چنانکه جبرائیل علیه السلام در صورت بشری بر مریم متجلی شد، حالت شیخ هم از این شیوه بوده باشد. اما تا کسی به واقعه ای آنجا نرسد شرح سود ندارد.
لاجرم در مظاهر آفاق متجلی شود، علی الاطلاق
علم هویتی جمعی دارد و نزد همه پخش است. فعالیت علمی هر دانشمند زمانی اهمیت مییابد که به جامعه علمی عرضه شود؛ در آثار و مطالعات دیگران متجلی شود و با تحلیلهای فردی دیگران درآمیزد تا سرانجام بر ذخیره های دانش افزوده شود.بنابراین ارتباط، اساس و ماهیت علم است.
التّجلّی: تأثیر انوار حق باشد به حکم اقبال بر دل مقبلان که بدان شایستهٔ آن شوند که به دل مر حق را ببینند و فرق میان این رؤیت و رؤیت عیان آن بود که متجلی اگر خواهد ببیند و اگر خواهد نبیند، یا وقتی بیند و وقتی نبیند؛ باز اهل عیان اندر بهشت اگر خواهند که نبینند نتوانند؛ که بر تجلی ستر جایز بود و بر رؤیت حجاب روا نباشد.
ارزش به صورتی دوگانه در واقعیت وجود دارد: نخست به منزله آرمانی متجلی میشود که خواستار پیوستگی است و دعوت به احترام میکند. دوم در اشیاء یا رفتارهایی جلوه گر میشود که آن را به شیوهای عینی یا دقیقاً به شیوه سَمبلیک (نمادین) بیان میکند.
صفات نفسی آن است که خبر مخبر ازان دلالت کند بر ذات باری جل و علا نه بر معنی زیادت بر ذات چنانک موجودی و واحدی وقایم بنفسی. پس اگر بصفت موجودی متجلی شود آن اقتضا کند که جنید میگفت رحمهالله علیه «مافی الوجود سوی الله» و اگر بصفت واحدی متجلی شود آن اقتضا کند که ابوسعید رحمه الله علیه میگفت «ما فی الجبه سوی الله» و اگر بصفت قایم بنفسی متجلی شود آن اقتضا کند که ابویزید میگفت «سبحانی ما اعظم شانی».
ارواح مجرد جبروتی ملکوتی دایم متجلی است در آیینهٔ اشباح
حجاب حتی برای زنهای مسلمان هم نیست. چه اجباری؟ حضرت آیتالله خمینی نصیحتی کردند مانند پدری که به فرزندش نصیحت میکند راهنمایی اش میکند که شما این جور باشید به این سبک باشی بهتر میتوانی روح اسلام و سنت ایرانیات را متجلی است…
ای کرده متجلی رخت از دیده هر خوب وی حسن و جمال همه خوبان بتو منسوب
متجلی الیه را هم باز نسبتی بایدش نمودن ساز
او در سال ۱۹۰۳ در بوسعده، خانهای خریداری کرد و از آن پس همه ساله سه چهارم از هر سال را در این مکان صرف نمود. دینت همچنین در سال ۱۹۰۸ و در یکی از نامههای خصوصی خود، اعلام کرد که به دین اسلام گرویدهاست، امّا انجام کامل این امر و گرویدن رسمی او به اسلام، در سال ۱۹۱۳ صورت پذیرفت، که بر اساس آن او نام خود را به نصرالدین دینت تغییر داد. در سال ۱۹۲۹ او و همسرش به منظور شرکت در مراسم حج به مکه سفر کردند. عزت و احترام بسیاری که او در بین مسلمانان کشور الجزایر به دست آورده بود، در مراسم تشییع جنازه او که در روز دوازدهم ژانویهٔ ۱۹۳۰ و با حضور بیش از ۵۰۰۰ نفر از مردم الجزایر در بوسعده صورت گرفت، متجلی گردید. در این مراسم، استاندار سابق الجزیره موریس ویولت در مدح و ستایش دینت به تفصیل سخن گفت.
وگفت: آن آرایش کهگاه گاه به مردم درآید بیسببی از اطلاع حق بود که متجلی شود روحرا.
و گفت: اسم اعظم هرگز متجلی نشد الا در عهد پیغامبر ما صلی الله علیه و علی اله و سلم: رحمة الله علیه.
حتی برای زنهای مسلمان هم نیست. چه اجباری؟ خمینی نصیحتی کردند مانند پدری که به فرزندش نصیحت میکند راهنمایی اش میکند که شما این جور باشید به این سبک باشی بهتر میتوانی روح اسلام و سنت ایرانیات را متجلی است…
همین امر یعنی احداث جادهٔ اهواز ـ اصفهان، اهمیت و نقش اهواز را به عنوان حلقهٔ وصل و پل ارتباطی محمولههای آبی و محمولههای خشکی بیش از پیش متجلی ساخت.