مبدأ

مبدأ

معنی کلمه مبدأ در لغت نامه دهخدا

مبدا. [ م َ ] ( ع اِ ) آغاز. مبداء. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
چون آخرعمر این جهان آمد
امروز ببایدش یکی مبدا.ناصرخسرو ( دیوان ص 19 ).گفتم چه چیز جنبش مبدای هردوان
گفتا که هست آرام انجام هر صور.ناصرخسرو ( دیوان ص 188 ).خوی کرام گیر که حری را
خوی کریم مقطع و مبدا شد.ناصرخسرو ( دیوان ص 141 ).چون از نظام عالم نندیشی
تا چیست انتها و چه بد مبدا.ناصرخسرو.بجز تو هیچکسی خسروی نداند کرد
که خسروی را از تست مقطع و مبدا.مسعودسعد.قدم در راه مردی نه که راه و گاه و جاهش را
نباشد تا ابد مقطع نبوده است از ازل مبدا.سنایی.نجسته فقر، سلامت کجا کنی حاصل
نگفته بسم به الحمد چون کنی مبدا.خاقانی ( دیوان چ سجادی ص 21 ).وگر حرمت ندارندم به ابخاز
کنم ز آنجابه راه روم مبدا.خاقانی ( دیوان ، ایضاً ص 26 ).نجوم از برِ عنصر آمد به مخلص
عقول از بر انفس آمد به مبدا.خاقانی ( دیوان چ سجادی ص 814 ).- مبدا کردن ؛ آغاز کردن. دست یازیدن :
تندی و صفرای بخت خواجه یک ساعت بود
ساعتی دیگر به صلح و آشتی مبدا کند.منوچهری.تو به قهردشمنان بهتر که خود مبدا کنی
پیش از آن کان بدنیت بر قهر تو مبدا کند.ناصرخسرو ( دیوان چ تهران ص 135 ).و رجوع به مبداء شود.

معنی کلمه مبدأ در فرهنگ عمید

۱. آغاز.
۲. سبب.
۳. [قدیمی] اصل.
۴. (اسم، صفت ) [قدیمی] خداوند.

معنی کلمه مبدأ در فرهنگ فارسی

آغاز، اصل، سبب
( اسم ) ۱ - جای شروع مقابل مقصد : حرکتی که بواسط. آن از مبدا به مقصد رسند . ۲ - آغاز شروع . ۳ - جای آشکار کردن جمع : مبادی . ۴ - اصل هر شئ جمع : مبادی . ۵ - سبب جمع : مبادی . یا مبدائ ازلی . یا مبدائ اعلی . یا مبدائ اول . ذات حق تعالی . یامبدائ قریب . هر مبدائی که با ذی المبدائ خود فاصل. کمتری داشته باشد قریب است مثلا قوت عامله که محرک عضلات است برای صدور فعل مبدائ قریب است و اجماع که اراد. جازم باشد نسبت به شوق که میل موکد است قریب است و نسبت به قو. عامله بعید است . یا مبدائ کل . ذات حق تعالی که مبدائ المبادی است ۶ - مبدائ اسمائ کلی کون را گویند در مقابل معاد که اسمائ کلی الهی را نامند و آمدن سالک از راه اسمائ کلی کونی بود که مبدائ اوست و رجوع او از راه اسمائ کلی الهی باشد که معاد اوست . یا مبدائ فیاض . یا مبدائ وجود . الف - ذات حق . ب - عقول مجرده . ۷ - نقطه ای که فواصل نقاط دیگر را از آن اندازه گیرند . ۸ - زمانی که فواصل زمانهای دیگر را از آن حساب کنند .

معنی کلمه مبدأ در فرهنگستان زبان و ادب

مبدأ
{origin} [گردشگری و جهانگردی] مکانی که مسافر سفر خود را از آنجا شروع می کند
{source} [زبان شناسی] نقش معنایی سازه ای که به آغاز فرایند اشاره دارد

معنی کلمه مبدأ در دانشنامه عمومی

مبدأ (ریاضیات). در ریاضیات، مبدأ در فضای اقلیدسی، به نقطه ای از این فضا گفته می شود که معمولاً آن را با O نمایش می دهند و به عنوان مرجعی برای توصیف هندسهٔ فضای اطرافش استفاده می شود.
در دستگاه مختصات دکارتی مبدأ محلی است که محورهای دستگاه مختصات یکدیگر را قطع می کنند. این نقطه هر یک از محورها را به دو پاره تقسیم می کند که یکی مثبت و دیگری منفی در نظر گرفته می شود. مکان نقاط دیگر با استفاده از فاصله های تصویرشان روی محورها از مبدأ سنجیده می شود که به آن مختصات می گویند. مختصات مبدأ همواره همگی صفر است، برای مثال ( 0, 0 ) در دو بُعد و ( 0, 0, 0 ) در سه بُعد.
در دستگاه مختصات قطبی مبدأ خوش تعریف نیست. در هندسه اقلیدسی می توان مبدأ را به دلخواه هر نقطه ای از فضا انتخاب کرد. مبدأ صفحه مختلط جایی است که محور حقیقی و موهومی یکدیگر را قطع می کنند.

معنی کلمه مبدأ در دانشنامه آزاد فارسی

مَبْدَأ (origin)
در ریاضیات، در دستگاه مختصات دکارتی، محل تلاقی محورهای x و y. مختصاتِ مبدأ (۰ , ۰) است. همچنین، به نقطۀ آغازِ پرتویا نیم خطنیز مبدأ می گویند.

جملاتی از کاربرد کلمه مبدأ

هدف از چنین اصطلاحی اشاره به طیف گسترده‌تری از اجرام آسمانی در برابر مفهوم سیاره است، زیرا بسیاری از اجرام مشابه از نظر ژئوفیزیک با انتظارات معمولی یک سیاره مطابقت ندارند. اجرام با جرم سیاره‌ای را می‌توان در مبدأ و مکان کاملاً متمایز کرد.
از مبدأ وجود نگردد عطاپذیر جان را اگر نه، جنّت کویش بود معاد
به حق اول و آخر به ظاهر و باطن به مبدأ و به معاد و الست تا محشر
بگویم تا بدانیش یکایک معاد و مبدأت بشناسی اندک
نفس را جز ذات خود گر مدرکیست مبدأ ادراک آن حس بیشکی ست
مطلع نور ایزدی مبدأ فیض سرمدی جلوۀ او حکایت از خاتم انبیا کند
بود ازینگونه مبدأ تقویم که بگفتم تمام تاریخش
منشأ آن را نداند از چه خواست مبدأش چه منتهای آن کجاست
مبدأ ایجاد او باشد از آنش خوانده‌اند باء بسم الله الرحمن الرحیم اهل یقین
این پروژه تنها پروژه ایران است که کلنگ آن برای آنکه باعث مطالبه‌ای از سوی مردم لرستان نشود به جای مبدأ در مقصد طرح به زمین زده شده‌است.
اولین مسئله را می‌توان توسط یک محاسبه کوتاه‌ترین مسیر مبدأ واحد در
زمبدأ و زمعادت خبر نه گر پرسند کجا همی روی و از کجا همی آیی؟
روند بازی به صورت مرحله‌ای می‌باشد به این گونه که بازی از مرحله اول شروع می‌شود و بازیکن در ابتدای هر مرحله در مبدأ مسیری قرار دارد و باید به سمت مقصد حرکت کند و در مسیر هرگاه با دشمنان خود روبرو شد باید با آن‌ها درگیر شود و شکستشان دهد و اگر الی توسط دشمنان به خطر افتاد بازیکن باید الی را نجات دهد و از او محافظت کند، در نتیجه پس از رسیدن به مقصد بازیکن آن مرحله را تمام کرده و وارد مرحله بعدی می‌شود.
اگرچه عضویت در انجمن مسلمانان زیاد نیست، اما از نظر قومیت و کشور مبدأ متفاوت است. تقریباً همه اعضا شهروند ایالات متحده هستند، اما از کشورهایی چون افغانستان، پاکستان، هند، بنگلادش، سودان، اریتره، مراکش، مصر، اندونزی، مالزی، گوام و ایالات متحده آمریکا سرچشمه گرفته‌اند. اعضا خود را مسلمان اصلی می‌دانند و از پیام جهانی اسلام پیروی می‌کنند.
ام برابر وزن کوتاهترین گذر از مبدأ به
در همه جا حاضر و غایب چو نور در همه جا مبدأ نور حضور