معنی کلمه مبدء در لغت نامه دهخدا
به مکتب جبروت و به علم القرآن
به مبدء ملکوت و به مبدع الارباب.خاقانی.- مبدء فیاض ؛ آغاز کننده بسیار فیض رسان ، و از این مراد حق تعالی باشد. ( آنندراج ).
مبدء.[ م ُ دَءْ ] ( ع اِ ) صیغه اسم ظرف از باب افعال بمعنی محل آغاز کردن و جای آشکار کردن و از این لفظ در هر سه وضع مذکور گاهی ذات حق تعالی مراد باشد و در صورت ظرفیت بمعنی مطلع غزل و قصیده نیز می آید. ( غیاث ) ( آنندراج ). || ( ص ) اسم مفعول از «ابداء». آغاز شده و آشکار شده.