مباهی
معنی کلمه مباهی در فرهنگ معین
معنی کلمه مباهی در فرهنگ عمید
معنی کلمه مباهی در فرهنگ فارسی
( اسم ) افتخار کننده مفتخر مباهات کننده : بموجب صدور این فرمان مبارک سوسیته آنونیم مزبور را بسمت فورنیتری مخصوص خودمان مباهی و سر بلند فرمودیم .
معنی کلمه مباهی در ویکی واژه
مغرور.
جملاتی از کاربرد کلمه مباهی
ای مباهی به دولت شاهی وز قوانین مملکت آگاهی
دگر یک زان شهاب دین و دولت بدات او مباهی ملک و ملت
گروهی با شکوه پادشاهی به تاج شوکت شاهی مباهی
آنها که یکی حرف بدانند ز قرآن بر جمله کتب مفتخرانند {و مباهی}
وجودش مظهر سرِّ الهی به تخمیرش ید قدرت مباهی
خاص تو خلافت الهی شاهان به خلافتت مباهی
فالی زدم آن روز به دیدار تو و امروز هستم به عیان گشتن آن فال مباهی
تا هست هر جوادی، از شغل خود مباهی تا هست هر سوادی با اصل خود مطابق
ایا زمانه مباهی ببنده بودن صدرت توئی که مصدر مطلق بصدری و ببها بر
چون نشوم به دولت بندگی تو مفتخر من که به منصب سگی بر در تو مباهیم
گاهشماری جلالی توسط عدهای از ریاضی دانان ایرانی از جمله حکیم عمر خیام، ابوحاتم مظفر اسفزاری، ابوالعباس لوکری، محمد بن احمد معموری، میمون بن نجیب واسطی، ابن کوشک بیهقی مباهی و در رأس آنان ابوالفتح عبدالرحمان منصور خازنی در ۳ رمضان ۴۷۱ هجری قمری تدوین شد. کار تدوین این تقویم در دورهٔ جلالالدین ملکشاه سلجوقی با فرمان خواجه نظامالملک و محل رصد آن شهرهای اصفهان (پایتخت سلجوقیان)، ری و نیشابور ذکر شدهاست.