مباشرت کردن
جملاتی از کاربرد کلمه مباشرت کردن
و اگر تو امروز سنگی در دیواری می اندازی، کسی تو را خبر دهد که آن سنگ از دیوار به خانه تو می افتد و چشم فرزندان تو را کور می کند، در خانه شوی، چشم فرزندان عزیز بینی از سنگ تو کور شده، دانی که چه آتش در دل تو افتد و و چگونه رسوا گردی کسی که در این جهان مسلمانی را حسد کند، در قیامت خویشتن را بر این صفت و صورت بیند که حقیقت حسد و روح وی آن است که تو قصد می کنی به دشمنی که وی را زیان نمی دارد و زیان با تو می آید و دین تو هلاک می کند و طاعتهای تو که نور چشم تو در آن خواهد بود، با دیوان وی نقل می کنند تا تو بی طاعت بمانی و طاعت تو را فردا به کارآمده تر خواهد بود از چشم فرزندان تو امروز که آن سبب سعادت تو است و فردا فرزندان سبب سعادت تو نه اند پس فردا که صورتها تبع ارواح و حقایق شود، هر چیزی که بینند به صورتی بینند که در خور معنی وی باشد،فضیحت و تشویر آنجا خواهد بود و بدان سبب که خواب بدان عالم نزدیکتر است، کارها در خواب به صورتی باشد موافق معنی، چنان که یکی نزدیک ابن سیرین رفت و گفت، «به خواب دیدم که انگشتری بود در دست من و مهر بر فرج زنان و دهان مردان می نهادمی» گفت، «تو موذنی در ماه رمضان، پیش از صبح بانگ نماز می کنی؟» گفت، «چنین است» اکنون نگاه کن که در خواب چگونه روح و حقیقت معامله وی را بر وی عرضه گردند که بانگ نماز به صورت آوازی است و ذکری است و در ماه رمضان روح و حقیقت وی منع کردن است از خوردن و مباشرت کردن و عجب آن که در خواب این همه نمودگار از قیامت به تو نموده اند و تو را از حقیقت دنیا هیچ آگاهی نیست.