ماوقع

معنی کلمه ماوقع در لغت نامه دهخدا

ماوقع. [ وَ ق َ ] ( ع اِ مرکب ) اتفاق و حادثه و سانحه. ( ناظم الاطباء ). رویداد. ماجری. گزارش. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

معنی کلمه ماوقع در فرهنگ معین

(وَ قَ ) [ ع . ] (اِ. ) رویداد، آنچه که واقع شده .

معنی کلمه ماوقع در فرهنگ عمید

آنچه واقع شده، آنچه به وقوع پیوسته، واقعه.

معنی کلمه ماوقع در فرهنگ فارسی

آنچه واقع شده، آنچه بوقوع پیوسته
اتفاق و حادثه و سانحه
( جمله فعلی اسم ) آنچه که بوقوع پیوسته ماجری .

معنی کلمه ماوقع در ویکی واژه

رویداد، آنچه که واقع شده.

جملاتی از کاربرد کلمه ماوقع

افک باشد این حدیث مخترع ماوقع هذا و ربی ما وقع